یاوهگوییهای ابوالقاسم رضایی، ملیجک دربار رجوی در جشن و لگدپرانی به جهت محکومیت ناعادلانه حمید نوری بهانه این یادداشت شد.
ابوالقاسم (محسن) رضایی یکی از اعضای بی آبروی سیستم دیپلماسی تملق و مجیز گوی خارجه فرقه و رئیس زندان های سازمان به مدت یک دهه، در مراسم لگدپرانی به مناسبت محکومیت ناعادلانه حمید نوری، شرکت نمود و در سخنرانی مضحکش گفت: «راستی در تاریخ ایران و معاصر جنبشی سراغ دارید که ۴۴ سال بر سرمواضعش ایستاده باشد؟» او با وقاحت دروغ های مشمئز کننده ای برای اثبات بر سر موضع بودن فرقه به خورد جماعت حاضر داد. طوری وانمود می کرد گویا سازمان در طی ۴۴ سال گذشته هیچ گاه از مواضع تاریخی اش کوتاه نیامده، به رضا پهلوی پیام نداده! و به روی کثیفش هم نیاورد که مهمترین و اصلی ترین هدف آنان روزگاری مبارزه با آمریکا و امپریالیسم جهانی بوده است.
در ابتدا باید از خود این مردک پرسید، در مهمانی و سور ساط با با خواهر و خواهرزاده هایت بهت خوش می گذرد؟ همان دیدارهایی که برای اعضای سازمان ممنوع کردید؟ در جشن های مختلط و خوش گذرانی و عیاشی با زنان به اصطلاح هوادار چطور؟
لابد دست کشیدن به سر و روی هواداران، عکس گرفتن و زیرآبی رفتن با آنها هم برای سرکردگان مشکلی نیست و ثواب هم دارد. همانطور که تعدد زوجات و تشکیل حرمسرا و حفظ جان برای رهبر فرقه مباح است.
لازم بود چند سوال را هم درجشن های بی مصرف تان پاسخ می دادید.
کدام شیطان بود که در فتنه ۸۸ برای سران اصلاحات پیام های التماس آمیز فرستاد و در مقابل تودهنی دریافت کرد.
کدام شخص فرومایه ای بود که به تملق رضا پهلوی پرداخت و در سال ۸۸ نامه فدایت شوم نوشت و رهبری را پیشکش او کرد.
چه کسی صدام را «سید الرئیس و صاحبخانه» می خواند و نزد او برای ائتلاف آمریکا رجزخوانی می کرد اما بلافاصله پس از سقوط دولتش، نیروهای آمریکایی را صاحبخانه جدید خواند، کمپ اشرف را در اختیار آنان گذشت و نیروهایش را به اطاعت از آشغالگران آمریکایی و انگلیسی فراخواند.
توکه بهتر می دانی رجوی بدنام این شیفته قدرت، اگر شغل پادویی و توالت شوری را همین الان در هر جا برای حفظ جانش پیشنهاد و راهش بدهند چهار دست و پا و می خزد و قبول میکند.
این رسوای عالم از کی تا به حال بر سر موضعی مانده است؟ برای فرقه ای که سرکرده اش دائم الفرار است و دو دهه در سوراخ خزیده تمجید برای سر مواضع بودنش غلط بسیار اضافه ای است.
آن شرور همان زمانی که زنان بیچاره سازمان را به طلاق از همسران شان کشاند، فرزندان را از آغوش مادر و پدر جدا کرد، دستور به مقطوع النسل کردن اعضا داد، اعضای خود را به زندان افکند و شکنجه کرد، همان زمانی که ده ها نفر را از ترس فرارشان به قتل رساند و دستور به قلع و قمع و کشتن جدا شدگان داد یا همان زمانی که از ترس اعدام در زندان ساواک هر روز خود را به سردرد می زد و غذا نمی خورد تا ضعیف شود و از کتک بگریزد و با بازجویانش همه گونه همکاری می کرد تا از فرط خوش رفتاری و کاسه لیسی رئیس بند شود مردانگی را از دست داده بود. رجوی سالهاست بر سرموضع بودن و به طور کل عهد و پیمان و مردانگی را به قدرت و شهوت فروخته است.
رجوی خیانت کار موجود پیچیده، شیفته و خود پرستی است که تا کنون اثبات کرده این استعداد را دارد که می تواند تمام مرزهای انسانیت را زیر پا بگذارد. از چه مواضعی دم میزنید؟ تغییر آرمانهای مرگ بر آمریکا و امپریالیسم به مراسم استقبال از مایک پنس و پمپئو!
روشن است کسانی که این حقایق را انکار میکنند نه به دنبال آزادی، دمکراسی و نه به دنبال اعتلای مردم ایران هستند.
مردمی که با تحریمهای آمریکا سالهاست در رنج و عذاب هستند، داروهای بیماران صعب العلاج به دست شان نمی رسد و صدها کودک و انسان بیگناه قربانی تحریم ظالمانه غرب شدند. تحریمی که آتش بیار و معرکه گردان اول آن خائنینی چون فرقه تروریستی رجوی است.
آری راه روش و منش رجوی در اروپا و آمریکا تنها و تنها جز تغییر موضع یا همان رنگ عوض کردن، مزدوری و پادویی ارباب نیست و دنبال روهای آنان در کشورهای اروپایی هم با چشم بستن به روی رنج ملت خویش، به دنبال منافع حقیر و گرفتن پناهندگی و سایر امتیازات شخصی هستند.
رجوی در سال ۱۳۸۸ علاوه بر اینکه دانشجویان و مخالفان را دعوت به خشونت و اقدامات خرابکارانه می کرد و پشت سر هم پیام می داد از خشونت و درگیری نترسید و مسلحانه به مراکز مختلف حمله کنید؛ پیام هایی از سر درماندگی به رضا پهلوی و سران اصلاحات در ایران می داد که البته هیچکدام تحویلش نگرفتند.
مرضیه رئیسالساداتی
انتهای پیام / فراق