چند روز پیش یکی از شهروندان آلبانیایی در داخل قلعه مانز مجروح و به طرز مشکوکی در بیمارستان جان سپرد.
به گزارش فراق، نامبرده که مطلع از قوانین قرون وسطایی درون فرقه بوده با حس انسان دوستی برای برخی از اعضای فرقه مخفیانه موبایل و کارت شارژ تهیه میکرد.
بدیهی است سرکردگان سرسپرده از اقدامات او مطلع شده و او را سر به نیست کردند. به نظر می رسد در این پرونده مجرم اول و آخر فرقه تروریستی رجوی است که در این زمینه پیشینیه و سوابقش سراسر از چنین جنایت ها و خیانت ها است.
آن ها در مقاطع مختلف مبادرت به چنین اعمال ننگینی نمودند اما متاسفانه با پارتی بازی و دجالگری از اجرای قانون فرار کردند.
دهه ۷۰ درون کمپ اشرف در عراق روزانه صدها کارگر سودانی به کارگری مشغول بودند در حالی که با اعمال غیر انسانی بیشترین کار از آنها کشیده می شد و حقوق و دستمزد کمتری می پرداختند. بسیاری از آن افراد به علت عدم وجود شرایط استاندارد و قوانین ایمنی در حین کار جان سپردند.
در سال۱۳۶۶دو کارگر سودانی به چاه افتادند و مردند. سال بعدش نیز چندین کارگر سودانی دیگر که در شرایط غیر ایمن پشت وانتی سوار شده بودند بر اثر تصادف با ماشین دیگر اعضای فرقه کشته شدند. در سال های بعد چندین کارگر ساختمانی دیگر سودانی و عراقی در حین کار از ارتفاع سقوط کرده و کشته شدند. هم چنین در حادثه دیگری دو تن از اعضای سرسپرده سازمان در بغداد ماشین دیپلمات های ترکیه را به رگبار بستند که منجر به کشته شدن یکی از آنان شد.
در تمام این وقایع فرقه رجوی با پارتی بازی و پرداخت رشوه مورد مواخذه و محاکمه قرار نگرفت.
تعداد بسیار دیگری از اعضای خود فرقه نیز در حادثه های گوناگون، یا به دستور رجوی و یا در اثر شرایط فیزیکی نامناسب جان باختند.
از جمله می توان نمونه های زیر را یادآوری کرد:
فرشاد اخوان از اسرای پیوسته به فرقه در یک تانک کشته شد. چند تن را در رودخانه و یا استخر نزدیک کمپ اشرف غرق کردند. فردین فتحی در ماشین مملو از تیرآهن که به دستور فرمانده اش سوار شده بود در لابلای تیراهن ها گیر کرد و کشته شد.
دهها تن دیگر درون فرقه در اثر بی مبالاتی های سرکردگان، اعتصاب غذاهای سنگین اجباری، ابتلا به سرطان و جلوگیری از فرستادن آنها به بیمارستان و عدم رسیدگی های پزشکی جان سپردند.
صبا هفت برادران، بهمن عتیقی و بهروز ثابت مجروحانی بودند که اگر در بردن آنها به بیمارستان عراقی ها فرقه ممانعت نمیکردند جان نمیباختند. بنا به شهادت دوستان و اعضا جدا شده بهمن و بهروز مجروحیت شان طوری بوده که منجر به فوت نمی شد اما به دلیل آنکه جزو افراد ناراضی بودند برای رساندن آنها به بیمارستان ممانعت به عمل آورند و عامدانه آنها را کشتند.
بسیاری دیگر حتی پس جدایی بر اثر فشارهای سنگین وارده به آنان در طی سالیان جان سپردند؛ از این دست جنایات در فرقه ضد بشری رجوی کم نیستند.
امیدواریم در این پرونده خانواده متوفی و مردم آلبانی از حقوق خویش نگذرند و از دولت آلبانی بخواهند جان یک شهروند خویش را قربانی مطامع فرقه تروریستی رجوی ننماید.
انتهای پیام / فراق