• امروز : یکشنبه - ۲ دی - ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 22 December - 2024
روایت «محمود آسمان‌پناه» از یک مغزشویی عجیب در فرقه رجوی

تهی نمودن محتوای درونی اعضا از انسانیت در نشست‌های «طعمه»

  • کد خبر : 33876
  • 03 آوریل 2022 - 11:46
mahmod asemanpanah

ما بعدها دریافتیم که رجوی با تخریب شخصیت ما درنظر داشت که محتوای درونی ما را از واقعیت های انسانی تهی و یک شخصیت عروسکی و بی اراده بسازد.

به گزارش فراق، محمود آسمان پناه از کرمان در روایتی از نشست های موسوم به «طعمه» نوشت: مسعود رجوی داستان دراماتیکی را در قالب شخصیت خوانی و ترسیم چشم انداز اعضاء در صورت جدایی از سازمانش ترسیم می کرد. براساس این سناریو هر عضو می بایست یکبار در ذهن، خودش را از سازمان جدا می کرد و به آن طرف مرز و داخل ایران می رفت.

رجوی بر اساس سناریو مشخص شده در افکار اعضاء چنین وانمود می کرد که بعد از جدایی از سازمان سرنوشت سیاه و هولناکی در انتظار آنهاست. سوژه در جمع صدها نفر از همرزمانش اینگونه سناریو خود را باید استارت می زد که بعد از جدایی و رفتن به ایران چه دید و چکار کرد. و چرا و چگونه برگشت؟ سوژه می بایست می خواند که بعد از عبور از مرز خودش را به اولین پاسگاه مرزی معرفی و با نیروهای امنیتی برای دستگیری همرزمانش که برای عملیات به داخل می آمدند همکاری می کرد. سپس سر از اوین درمی آورد و در ادامه ماموریت همکاری با نیروهای اطلاعاتی، زندانیان سیاسی را بی شک تیرخلاص می زد.

سوژه بخت برگشته که زیر رگبار فحش و داد و فریاد اعضای شرکت کننده در نشست تعادل روحی و روانی خود را از دست می داد، بعد از ارتکاب آن همه خیانت به فکر رفتن به نزد خانواده بعد از سالیان می افتاد. شور و شوق دیدن خانواده چند لحظه بیشتر طول نمی کشید. برخلاف باور و انتظارش خانواده او را به جرم جدایی و خیانت به سازمان و رهبری اش مورد لعن و نفرین قرار می دادند و درب را به روی او می بستند.

بعد از ساعت ها آوارگی در خیابان های شهرش و تحمل نگاه های تحقیرآمیز و سنگین مردم رهگذر در نهایت تصمیم به بازگشت به سازمان می گرفت. روی دست و پای مریم می افتاد و با حالت التماس از مهر تابان می خواست گناهان و خیانت های او را بخشیده و یکبار دیگر فرصت جبران بدهد. بدین ترتیب فرد از کوران انقلاب مریم عبور کرده و پالایش می شد و یکبار دیگر به عضویت موسسان دوم در می آمد.

این تراژدی کمدی گاها آن قدر در ذهن اعضا القا و تکرار می شد که ما، بعد از اعلام جدایی و بازگشت به نزد خانواده خود را یک طعمه احساس می کردیم و باورمان شده بود که خانواده ها ما را بابت جدایی سرزنش خواهند کرد. ولی در میان تعجب ما برخورد خانواده ها تماما سراسر عشق و عاطفه به ما و کین و نفرت به رجوی بود. این رجوی بود که توسط آنها به مثابه یک شیاد دروغگو همانند شیطان رانده می شد. بعدها در ضمن مطالعه کتاب «فرقه ها در میان ما» دریافتیم که رجوی این چنین با تخریب شخصیت ما درنظر داشت که محتوای درونی ما را از واقعیت های انسانی تهی و یک شخصیت عروسکی و بی اراده بسازد.

ولی با گذشت سالیان ما اکنون در کنار و همسنگر با خلق هستیم و رجوی به دشمنان خلق و میهن پیوسته است.

انتهای پیام / فراق

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=33876