خاطراتی از عمر هدر رفته در فرقه رجوی – قسمت چهارم
من در بهمن ماه ۱۳۸۱ با ۱۵ نفر دیگر که اکثرا بچه های ترک زبان بودیم به قرارگاه ۱۵ به فرماندهی زنی به اسم سادات منتقل شدیم و به یگان غلام وکیلی ملحق شدیم فرمانده دسته ی ما مجتبی اخوان بود. فردای آن روز آنها شروع به معرفی قسمت هایی از قرارگاه که شامل تعمیرگاه، آشپزخانه و غیره شدند و اتاق کامپیوتر که آن موقع بازهای کامپیوتری را می شد باز کرد واستفاده دیگر نداشت که مثلا بتوان از آن برای وارد شدن به اینترنت استفاده کرد، بما کردند. می شد گفت یک نوع سرگرمی که بگویند ما هم بروز هستیم و…
لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=3356
- ارسال توسط : feraghnews.ir