• امروز : جمعه - ۲ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 22 November - 2024

نگاهی به پرونده انقلاب ایدئولوژیک / ۱۶ و آخر

  • کد خبر : 28479
  • 30 ژانویه 2021 - 12:08

محاکمه همراه با شکنجه روحی

همانطور که در توضیحات قبلی خدمت شما عرض کردم، در شهریور سال ۸۰ نشست های تحت عنوان «طعمه نداریم» توسط رجوی تشکیل شد تا تشکیلات را بتکاند و به قول خودش طعمه زدایی کند.

در همین رابطه تعدادی به شدت در تشکیلات رجوی مورد مواخذه قرار گرفتند. این محاکمات در بین جمعیت سه هزار نفری و با حضور مسعود رجوی و مریم رجوی اجرا  شد.

شاخص ترین افرادی که در جریان این نشست ها محاکمه شدند عبارت بودند از:

جواد فیروزمند ساکن فرانسه، امیر موثقی ساکن آلمان، علی حسین نژاد ساکن فرانسه، فتح اله فتحی ساکن آمریکا، محمد رضا خالقی ساکن آلبانی (هنوز در فرقه رجوی است)، محاکمه هر کدام از این افراد تا بیش از ۱۰ ساعت طول می کشید.

این چند نفر از چهره های بارز و شاخص آن محاکمات بودند که هم اکنون چهار نفر اول از فرقه جدا شده اند و نفر پنجم هنوز در فرقه رجوی باقی مانده است.

در واقع محاکمه این افراد برای زهر چشم گرفتن از بقیه بود و میزان انرژی که رجوی شخصا برای این چند نفر گذاشت خیلی زیاد و باور نکردنی بود. البته علت این میزان واکنش رجوی معلوم بود، این چند نفر افکار خیلی ها را در داخل فرقه نمایندگی می کردند. حسابرسی از این افراد حساب کار را دست بقیه می داد که اگر دست از پا خطا کنند با چنین وضعیتی مواجه خواهند شد و باید اینگونه حساب پس بدهند.

جرم همگی این افراد این بود که از مناسبات جهنمی رجوی خسته شده و می خواستند به دنبال زندگی مطلوب خودشان بروند، یا اینکه می خواستند تماس تلفنی با خانواده هایشان برقرار کنند و یا اینکه می خواستند به تلویزیون تماشا کنند؛ تلویزیونی که در کنترل سران فرقه نبوده و اخبار آن سانسور نشده باشد.

در کجای دنیا به خاطر این مسائل ساده و پیش پا افتاده کسی را جلوی سه هزار نفر سکه یک پول کرده و او را تا سر حد مرگ شکنجه روحی می کنند؟

هیچ جای دنیا چنین مناسبات مسخره و آلوده به شکنجه ای وجود ندارد، این گونه کارها فقط و فقط از عهده رجوی بر می آید و بس. بعد مسعود رجوی مدعی جامعه بی طبقه توحیدی بود.

رجوی می دانست که اگر مناسبات و تشکیلاتش را همین طوری رها کند  باید دکان مبارزه با جمهوری اسلامی را تخته کرده و به دنبال یک شیاد بازی دیگر برود، لذا به شدت در این رابطه حساس بود و واکنش نشان می داد.

اما اصلی ترین جرم این افراد قبل از اینکه بخواهند به دنبال زندگی آزاد بروند و یا دریافت خبر از خانواده خود داشته باشند و یا بخواهند به تماشای تلویزیون شبکه های آزاد بپردازند، چنگ نزدن این افراد به ریسمان انقلاب مریم رجوی بود. رجوی آن را حبل المتین، نام گذاشته بود و تلاش می کرد با این القاب به آن چهره مقدس داده و رویگردانی از آن را گناه کبیره جلوه بدهد. کما اینکه مسعود رجوی در پایان هر محاکمه ای جمع بندی از نشست محاکمه می کرد و می گفت: «اگر این افراد به ریسمان انقلاب مریم چنگ زده بودند همچنان در صفوف رزمندگان آزادی باقی مانده و کارشان به خیانت نمی کشید.»

هر یک نفری که از فرقه جدا می شود داغ آن بر دل رجوی می ماند و می خواهد آن فرد را با دندان هایش پاره کند.

رجوی در میان نشست ها و محاکماتش خاطر نشان می کرد که:

«از این به بعد ما چیزی تحت عنوان حلقه ضعیف نداریم که بعد تبدیل به  طعمه  شود.»

منظور وی از این عبارت ها این بود که اگر کسی در تشکیلات دیگر نخواهد بماند تبدیل به حلقه ضعیف شده است و اگر بیرون برود تبدیل به طعمه شده و به چنگ حکومت ایران می افتد و علیه رجوی افشاگری خواهد کرد.

به همین خاطر وی می گفت اگر کسی سختی های مبارزه را نمی کشد و نمی تواند در مناسبات ما بماند به مدت دو سال در مهمانخانه خواهد ماند (زندان). علت در زندان نگه داشتن این بود که اطلاعات وی در این دو سال بسوزد و قدیمی شود، بعد اضافه می کرد که بعد از این دو سال فرد را به مقامات عراقی معرفی و تحویل آنان خواهند داد، سپس عراقی های صدام حسین فرد را تعیین تکلیف می کنند. رجوی اضافه می کرد که: «رفتار مقامات عراقی هم معلوم است، خشن و بی رحم. احتمال اینکه فرد را اعدام کنند زیاد است زیرا اغلب افراد به صورت غیر رسمی وارد عراق شده و ثبت نشده اند، به همین دلیل می شود مارک جاسوسی به وی زده و نهایتا اعدام کنند.»

رجوی برای اثبات حرف هایش که بقیه فکر نکنند که این حرف ها دروغ و یا بلوف است تعدادی از کسانی که با عراقی ها ارتباط داشتند و اصطلاحا در سیستم روابط کار می کردند را به پشت میکروفون صدا می کرد و از آنان نیز توضیحاتی در خصوص افرادی که نمی خواهند در بین سازمان و عراق بمانند می گرفت. آنها نیز در تائید حرف های رجوی می گفتند که هر کس از تشکیلات رجوی برود سرنوشت خوبی برایش رقم نمی خورد و به احتمال زیاد اول شکنجه شده و بعد اعدام می شود.

قصاوت رجوی و دار و دسته تبهکار او را بنگرید. نمونه اش را در کجا سراغ دارید؟ کسی که مستمر تلاش می کند خودش را بسیار رئوف و مهربان و دلسوز جا بزند اینگونه  قسی القلب از آب در می آید.

عین همین نشست ها که رجوی رسم کرد را در قرارگاه ها شکل دادند و همانطور که در بخش قبل توضیح دادم عمدتا نشست ها به درگیری های فیزیکی کشیده شده و بعضا هم به کتک کاری می انجامید. فحش و دری وری گفتن که براحتی رایج شده بود، فحش هایی مانند: بی شرف، بی ناموس، حرام زاده، بی پدر و مادر، خائن، جاسوس و ….»

این دستاورد انقلاب مریم رجوی در سال ۸۰ بود.

پژوهش از: بخشعلی علیزاده

نگاهی به پرونده انقلاب ایدئولوژیک / ۱

نگاهی به پرونده انقلاب ایدئولوژیک / ۲

نگاهی به پرونده انقلاب ایدئولوژیک / ۳

نگاهی به پرونده انقلاب ایدئولوژیک / ۴

نگاهی به پرونده انقلاب ایدئولوژیک / ۵

نگاهی به پرونده انقلاب ایدئولوژیک / ۶

نگاهی به پرونده انقلاب ایدئولوژیک / ۷

نگاهی به پرونده انقلاب ایدئولوژیک / ۸

نگاهی به پرونده انقلاب ایدئولوژیک/ ۹

نگاهی به پرونده انقلاب ایدئولوژیک / ۱۰

نگاهی به پرونده انقلاب ایدئولوژیک / ۱۱

نگاهی به پرونده انقلاب ایدئولوژیک / ۱۲

نگاهی به پرونده انقلاب ایدئولوژیک / ۱۳

نگاهی به پرونده انقلاب ایدئولوژیک / ۱۴

نگاهی به پرونده انقلاب ایدئولوژیک / ۱۵

انتهای پیام / فراق

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=28479