در سال ۲۰۱۲ بود که در جریان انتخابات آمریکا دو رقیب از حزب دمکرات (باراک اوباما) و از حزب جمهوری خواه (میت رامنی) به آخر ماراتون انتخابات ریاست جمهوری آمریکا رسیده بودند.
اوباما از ایالت «ایلینوی» و رامنی از ایالت «ماساچوست» در جریان انتخاباتی چهل و پنجمین رئیس جمهوری ایالات متحده همه رقبای خود را به کنار زده و به مرحله نهایی رسیده بودند.
مسعود رجوی همانند همین دوران یعنی ریاست جمهوری ترامپ روی «میت رامنی» سرمایه‌گذاری کرده بود و به شدت به دنبال بر سر کار آمدن رامنی از ماساچوست بود.
اما سوال اساسی اینجاست که چرا رجوی همیشه بین دمکرات ها و جمهوری خواهان تمایل به سر کار آمدن جمهوری خواهان داشته و دارد، چرا؟
واضح است، به یک دلیل بسیار روشن. به دلیل جنگ طلب بودن جمهوری خواهان. رجوی بر این اصل اعتقاد دارد که اگر کاری و اقدامی در امر سرنگونی جمهوری اسلامی برداشته شود در زمانی خواهد بود که جمهوری خواهان بر سر کار هستند.
اگر شما به سه دهه گذشته نگاه کرده باشید همه جنگ هایی که آمریکا به راه انداخته است در دوران هایی بوده که رئیس جمهور ازحزب جمهوری خواه بر سر کار بوده است. فقط هم فرد رئیس جمهور نیست که جنگ طلب است، بلکه یک جریان فکری در جمهوری خواهان است. آنان معتقد هستند هر چیزی که در مسیر آمریکا قرار بگیرد و مانع باشد باید به شکل قهر آمیز برداشته شود. یعنی بر خلاف سیاست دمکرات ها که به ظاهر بسیار صلح طلب هستند.
دمکرات ها به نظر رجوی همیشه می خواهند به شیوه گفتگو، مسامحه، چشمک و چراغ سیاست های ایالات متحده را پیش ببرند. به عبارتی با پنبه سر میبرند نه با توپ و تانک و تفنگ! البته اگر کارد به استخوانشان برسد نیشی به طرف مقابل جهت زهر چشم گرفتن خواهند زد ولی اینکه نیروی نظامی در ابعاد کلان راهی منطقه مورد بحث بکنند اینکار را نمی کنند، در حد چند موشک و یا چند بمباران!
در سال ۲۰۱۲رجوی روی «میت رامنی» خیلی خیالش راحت بود، حتی نتایج انتخاباتی آن دوران اگر اشتباه نکنم حدود ۴۹ درصد، ۵۱ درصد بود. یعنی اختلاف خیلی کم بود ولی در نهایت باراک اوباما پیروز شد. رجوی که در تمام سخنرانی هایش تمایل شدید خودش را از سر کار آمدن جمهوری خواهان پنهان نمی کرد وقتی دید که میت رامنی شکست خورد، برای لاپوشانی خرابکاری هایش در یک نشست جمعی بعد از پیروزی دمکرات ها گفت: «پیروزی انقلاب ایران زمان دمکرات ها رخ داد یعنی زمانی که جیمی کارتر بر سر کار بود.»
نگاه کنید چگونه تلاش کرد که خودش را در مقابل افراد به خصوص تشکیلات حفظ کند، زیرا همواره در فرقه سران مرتجع و عقب افتاده رجوی اینگونه وانمود می کنند که وقتی مسعود رجوی تحلیلی می کند و یا پیش بینی می کند حتما درست از آب در می آید، تا از رجوی یک چهره مقدس مابانه به بیرون القاء کنند.
بنابراین رجوی بین این دو حزب همیشه تمایل شدید به سر کار آمدن کاندیدای جمهوری خواه داشته تا دمکرات. در همین دوران نیز به شدت دنبال سر کار آمدن ترامپ بودند زیرا جریان فکری جمهوری خواهان درست در لبه خط درگیری با ایران قرار داشت.
آتش تند فرقه رجوی حتی در اعتراضات و اغتشاشات واشنگتن که منجر به تسخیر کنگره آمریکا توسط معترضین گشت بیرون زد و نیروهایی از هواداران فرقه رجوی به صحنه رفته و حضور پر رنگی! داشتند. از سویی شاهد بودیم در دو هفته آخر و پایانی ریاست جمهوری ترامپ بمب افکن های ب ۵۲ از آن سوی جهان راهی منطقه خلیج فارس شده بود تا اگر بهانه ای پیدا شد سریعا دست به کار شوند ولی سیاست هوشمندانه سران جمهوری اسلامی دست آنان را خوانده بود. اما ترامپ و همه کسانی که به دنبال درگیری و جنگ بودند این آرزوی شیطانی را با خود به گور برده و بور شدند.
علت دقیق تمایل رجوی در انتخابات آمریکا برای سرکار آمدن جمهوری خواهان دقیقا به خاطر جنگ طلبی آنان می باشد وگرنه طبق تجربه مردم ایران سگ زرد برادر شغال است!
مردم ایران، هم از دمکرات ها ضربه خورده اند هم از جمهوری خواهان، یعنی برایشان فرقی نمی کند که کدامشان بر سر کار باشد، این تجربه را دارند که نباید به شغال باج داد. اما دشمن دیرینه ای هم که فارسی حرف می زند در صحنه حضور دارد، کسانی که در ظاهر سنگ مردم ایران را به سینه می زنند در باطن تشنه به خون ایرانیان هستند.
ما مطمئن هستیم تا زمانی که هوشیاری وجود دارد هیچکدام از نیات شیطانی دشمنان این مرز و بوم بر آورده نخواهد شد.
یادداشت از: بخشعلی علیزاده
انتهای پیام / فراق
