نقش ستون پنجمی رجوی برای عراق در سالهای ۶۴ و ۶۵ آسیبهای جدی وارد کرد و شهدای زیادی دادیم؛ مثلاً عباس داوری با دریافت ۷۵ میلیون دلار برای رجوی، اطلاعات عملیات کربلای ۴ را در اختیار دولت عراق قرار داد و عملیات قبل از شروع، لو رفت.
به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، محمدمهدی اسلامی در روزنامه قدس نوشت: کمکم سازمان وارد فاز جدیدی شد و به مرور شاهد حضوری عملیاتیتر بودیم. تعبیر خود آنها این بود که «جنگ چریکی از پشت تلفن تا الان راسترَوی بوده است» و اسم آن را میکرو گذاشته بودند و گفتند که «باید وارد فاز ماکرو یا بهرهبردن از جنگ عراق علیه ایران شویم» و در این مسیر همه کاری را انجام میدادند. ادعای سازمان این بود که در سال ۶۶ ما ۹۹رشته عملیات انجام دادیم. بهعنوان مثال، دو نفر میرفتند یک سنگر نظامی را تخلیه میکردند و سربازی را که آنجا بوده بهشهادت میرساندند. اسم این را یک عملیات میگذاشتند. از آنجاییکه با زبان فارسی آشنا و در پوشش ایرانی بودند، چنین عملیاتهایی برای آنها میسرتر از ارتش عراق بود. آسیبهای این عملیاتها مختصر بود اما ایجاد نگرانی از ستونپنجم در بین رزمندگان نبرد را دشوارتر میکرد. بر اساس این راهبرد، در سال ۶۶ عملاً چند اتفاق برای سازمان افتاد. نخست اینکه دوره آموزشها کاملاً متفاوت شد. پیش از این آموزشهای سازمان بیشتر بر مدار بمبگذاری، تخلیه تلفنی و کارهای تروریستی درونشهری بود. ولی ورود به فاز جنگی (چیزی که خودشان اسمش را ارتش آزادیبخش گذاشته بودند که در حقیقت بخشی از ارتش بعثی بود) منجر به تشدید آموزش نظامی شد. حتی از هواداران خود خواستند که به ارتش سازمان بپیوندند و کشور را ترک کنند و خط عملیات شهری تقریباً از این به بعد متوقف شود. ولی خط جاسوسی تلفنی ادامه پیدا میکند.
اولین اقدامی که واقعاً میتوان نام عملیات بر آن گذاشت، «عملیات آفتاب» فرقه رجوی است که در فروردین۱۳۶۷ در مرزهاى جنوبى کشور انجام گرفت و بیشترین دستاوردش علنیشدن حضور رسمی فرقه رجوی در جنگ بود. بعد از آن در ۲۸خرداد۶۷، شاهد «عملیات چلچراغ» بودیم که شهر مهران توسط عناصر فرقه تصرف شد و میدانهای نفتیاش به کنترل آنها در آمد، اما بهزودی آزاد شد. گام بعدی را دقیقاً بعد از پذیرش قطعنامه در مرداد۶۷ برداشتند و آن را «عملیات فروغ جاویدان» نامگذاری کردند و رویای تصرف قریب الوقوع تهران را در سر داشتند. عملیات مرصاد که در تقابل فروغ جاویدان طراحی شده بود، یکی از موفقیتآمیزترین عملیاتها بود؛ زیرا حضور مردم در جبهههای دفاع مقدس کاملاً رنگ متفاوتی یافت. مردم که شاهد خیانت کسانی بودند که از نان این مملکت رشد کردند اما علیه آن میجنگند، غیرتشان بهجوش آمد. جمعیتی برای عملیات مرصاد اعزام شد که موجب تغییر موازنه بهنفع ایران در سالهای بعد شد. تا جایی که برخی معتقدند اگر عملیات مرصاد با این حضور مردم در جواب خیانت منافقین کمی زودتر و پیش از پذیرش قطعنامه انجام میشد، شرایط جنگ دیپلماسی ایران نیز تغییر میکرد.
وقتی جبهه پر از نیروهای مردمی و فضای جامعه همدل باشد، سرمایه اجتماعی تقویت شده است؛ این شرایطی است که موجب افزایش قدرت ملی از جنبه بازدارنده و نیز از جنبه قدرت مذاکراتکنندگان خواهد بود. رجوی سالها همین قدرت نرم را نشانه رفته بود اما آشکارشدن خیانت آنها موجب افزایش نفرت مردم از آنها و نتیجه معکوس خواستشان شد.
انتهای پیام