در همه جوامع بشری خانواده و به خصوص والدین دلسوزترین افراد به عزیزانشان هستند. گذشته از عواطف انسانی که موضعش در مقابل همسر، پدر، مادر، فرزند، برادر و خواهر مشخص است، شنیع ترینشان هم قطعاً وقتی پای خانواده درمیان باشد موضعی ندارند مگر آنکه واقعاً دچار جنون باشند، حتی حیوانات هم به فرزندان و والدین خود احساس دارند و این همان عواطفی ذاتی است که خداوند در همه موجودات زنده نسبت به نزدیکانشان قرار داده است.
اما در این کره خاکی جایی وجود دارد که درآن تعریفی باورنکردنی از جایگاه خانواده ارائه شده و حتی خانواده را دشمن و مانع رسیدن به هدف تعریف می کنند. خانواده را مزدور، مامور قتل و امثالهم می شناسد و اگر خانواده سراغشان را بگیرد با سرب داغ و سنگ به استقبالشان می روند. صحبت پیرامون فرقه تروریستی و منفور رجوی است. فرقه ای که نه تنها فرزندانی را از پدر و مادر که حتی پدر و مادرانی را از فرزندان ربودند و با فشار و القاء ترس آنها را درمقابل یکدیگر قرار دادند. به طور خاص در مورد اعضاء سیستانی و بلوچستانی فرقه رجوی، اگر چه برخی شرایط معیشتی مسبب فریب خوردگی فرزندان ساده لوح این استان توسط فرقه رجوی شده است اما اینکه برخی از آنها حاضر شوند در مقابل دوربین های فرقه به خانواده خود بد و بیراه بگویند فقط و فقط نشأت گرفته از جو استالینی درون این فرقه است که آنچنان اعضایش را تحت فشار قرار می دهد تا مجبور شوند بر علیه خانواده شان حرف بزنند و آن ها را مزدور بنامند اما همین افراد وقتی به بیرون از فرقه می آیند از گفته های خود اظهار پشیمانی دارند و افشا می کنند که سرکردگان فرقه آن ها را مجبور به حرافی علیه خانواده کرده اند.
به قول خدابخش میریان از جداشده های بلوچستانی فرقه که در کنفرانس اینترنتی اخیر خانواده های انجمن نجات به صراحت اعلام کرد همه ی اعضاء فرقه دوست دارند خانواده هایشان را ملاقات کنند اما مناسبات داخل این فرقه اجازه این خواسته را از آنها سلب کرده است. خدابخش میریان می گوید، خودش هم وقتی صدای خانواده ها در اطراف اشرف را می شنید متوجه تناقضات شد و تصمیم به جداشدن از فرقه را گرفت.
این القائات خانواده هراسانه در واقع ترس خود فرقه رجوی از خانواده هاست چرا که سرکردگان آن می دانند خانواده تنها نهاد بنیان برکن علیه تشکیلات دروغین آنها و علت اصلی ریزش های چند صد نفری فرقه در طی سالهای گذشته است.
فرقه رجوی نه تنها اعضایش را از ارتباط با خانواده خود در بیرون از زندان های فرقه منع کرده است که حتی از ارتباط آن ها با بستگانشان در داخل زندان های فرقه نیز ممانعت می کند. نمونه شاخص آن عاصفه امامی و برادرش حنیف بودند که علیرغم سالها حضور در اشرف و بارها تلاش و درخواست برای ملاقات یکدیگر، فرقه تنها دو یا سه بار به آن ها اجازه ملاقات داد اما بمحض کشته شدن حنیف در مرداد ۸۸ عاصفه را با گروه فیلمبرداری بر سر جنازه برادرش آوردند تا صحنه مظلوم نمایی و تبلیغاتی خود را خلق کنند.
کنفرانس اینترنتی ماه گذشته خانواده های انجمن نجات و رساندن صدای مظلومیتشان به گوش صاحبخانه جدید فرقه در آلبانی، علاوه بر فشارهای بین المللی بر روی ادی راما داد مریم قجر را نیز درآورده است. بنا بر اخبار واصله از درون اشرف اوضاع این زندان بسیار امنیتی و تحت حفاظت نیروهای نظامی آلبانی است این یعنی صدای خانواده ها به گوش آن ها که باید برسد رسیده است و خانواده ها لاجرم بزودی در مقابل اشرف ۳ نیز حضور خواهند داشت. برخی نفرات از تدابیر شدید امنیتی در اشرف ۳ و توجیه احمقانه ی فرقه در این باره خبر داده اند.
انتهای پیام / انجمن نجات مرکز سیستان و بلوچستان