چه کاسه ای زیر نیم کاسه شورای به اصطلاح ملی مقاومت خودساخته رجوی وجود دارد که متحیر کننده است؟ !
یکی از موضوعاتی که در حوزه فرقه رجوی همگان را دچار حیرت می کند و به دنبال آن دچار علامت سوال، این است که چطور می شود تعدادی به ناگهان در کنار دست فرقه رجوی ظاهر می شوند و در کمال تعجب و در قدم بعدی تبدیل به اپوزسیون رجوی می شوند؟
نمونه های زیادی وجود دارد که من به چند مثال اکتفا می کنم و تلاش می کنم که اگر مجال بود به برخی بیشتر بپردازم.
– شاپور باستان سیر از اساتید موسیقی که زمانی عضو به اصطلاح شورای ملی مقاومت رجوی بود .
– علامه حسینی از لبنان که زمان حمایتش از فرقه رجوی خیلی سر و صدا کرد و زمان جدا شدنش مثل بمب صدا کرد. البته وی جزو شورای رجوی نبود زیرا ایرانی نبود ولی به شدت در یک مقطع زمانی از فرقه رجوی حمایت کرد.
– ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور سابق ایران در زمان ابتدای انقلاب
– الهه، خواننده زن
– عارف خواننده ایرانی به همراه همسرش
– فیروزه بنی صدر، دختر ابوالحسن بنی صدر که یک دوره هم همسر مسعود رجوی شده بود.
– محمدرضا روحانی وکیل دادگستری
– کریم قصیم فعال سیاسی
– هدایت اله متین دفتری ( نوه دکتر محمد مصدق ) به همراه همسرش و دهها مورد دیگر
اگر سری به آرشیو فعالیتهای این شورای کذایی بزنید موارد جالبی از جذب و جدایی خواهید یافت. حالا سوالی که پیش می آید این است که چگونه این افراد روزگاری جذب فرقه رجوی شدند و ناگهان فرو ریختند و از فرقه فاصله گرفتند و بعضا ضمن فاصله نخواستند در حاشیه باقی بمانند و برعکس فعالیت های ضد فرقه رجوی نیز انجام دادند که اینجا به یک مورد اشاره می کنم.
در بالا به نامی اشاره کردم؛ علامه حسینی طباطبائی از روحانیون شیعه لبنانی که چهره شناخته شده ای هم در جامعه روحانیت لبنان و کشورهای عربی داشت. فرقه رجوی از طریق برخی فعالیت ها این روحانی را به سمت خود کشید و بعدها نیز مریم رجوی به وی سمتی داد تحت عنوان «مشاور ارشد مریم رجوی و مسئول بخش عربی اسلامی فرقه رجوی». معمولا یکی از راه های جذب نیز دادن پول های کلان به طرف مقابل است.
حالا کاری به اینکه چه جوری این علامه جذب فرقه شد ندارم ولی آش آنقدر شور بود که به رغم دادن پول های کلان به این روحانی تا حمایت وی را داشته باشد به محض اینکه این روحانی متوجه اصل داستان گشت، سریع عبا را برداشت و الفرار.
یک موضوعی است و آن اینکه شاید سران فرقه بتوانند خیلی ها را با پول بخرند ولی شخصیت افراد را که نمی توانند. خریدن افراد با پول یک حدی دارد ولی به محض اینکه فرد متوجه شود که شخصیت او مورد سوءاستفاده قرار گرفته شده به سرعت خود را تعیین تکلیف می نماید. این روحانی از طرفی تصمیم گرفت که از فرقه رجوی جدا شده و فاصله بگیرد و از طرفی همان فردی که تا دیروز در تجمعات مریم رجوی او را به اسم «مشاور ارشد مریم رجوی و مسئول بخش عربی اسلامی فرقه رجوی» معرفی کرده بود اکنون با مخالفین این فرقه نشست و برخواست کرده و گوش به حرف های آنان می دهد. به نظرم عکس ها کاملا گویا هستند.
می خواهم عرض کنم که در یک مطالعه می شود به این واقعیت پی برد که ماهیت فرقه ای این گروه که خود را یک اندیشه ابدالدهری می داند تا به کجا بی آبرو است. قطعا این روحانی هم مثل سایر مخالفین فرقه رجوی مامور ایران در آمده و به دنبال آن مسعود رجوی هم عذرش را خواسته است. به دلیل اینکه وقتی کسی می خواهد از فرقه فاصله بگیرد باید رجوی و عناصر او اَنگی و مارکی به آن فرد و یا افراد بزنند که تحت آن، افکار عمومی را توجیه نمایند.
نتیجه اینکه جذب شدن به فرقه رجوی از راه شعارهای بی محتوا و پوچ انجام می گرفته است ولی به محض روشن شدن حقایق نوبت به دفع می رسد.
یادداشت از: امیدعلی محبی
عضو نجات یافته از فرقه رجوی
انتهای پیام