افشاگری یک عضو جدا شده از رسوایی اخلاقی جدید برای فرقه دجال رجوی

یکی از سمبل های مردم آلبانی، «مادر ترزا» پرستار انساندوست مسیحی می باشد که به جهت شهرت وی بیمارستان مرکزی شهر تیرانا را به نام وی نامگذاری کردند و در بین نفرات فرقه هم با نام «ننه ترزا» شهرت یافته است.
حسن حیرانی، عضو جدا شده از فرقه رجوی که تا کنون افشاگری های گسترده ای علیه فرقه دجال رجوی انجام داده از یک اتفاق جدید و عجیب در دفتر فسادهای اخلاقی فرقه، پرده برداشته است.

وی نوشت: یکی از کادرهای بیمارستان«مادر ترزا» به من گفت: ما می دانیم که نفرات همراه مریض که در بیمارستان مادر ترزا یا بیمارستان شماره یک بستری هستند موقع خرید از بیرون به کوچه روبروی بیمارستان می‌روند و آنجا صفایی هم می کنند. این را در حالی که می گفتند همزمان هم با همدیگر غش غش می خندیدند و به همدیگر به زبان انگلیسی می گفتند (مریم رولوشن) یعنی انقلاب مریم.

من خیلی خجالت کشیدم و لعنت فرستادم که چرا رهبر دیوانه یک فرقه کار را به جایی برساند که چنین اتفاقاتی بیفتد که حرمت انسان را زیر سوال می برند. در آن لحظه من خودم درک نمی کردم و حتی باورش هم برایم سخت بود. وقتی که برگشتم از سایر نفرات سوال کردم آیا چنین مکانی و چنین موضوع در اینجا وجود دارد؟ که گفتند بله در بعضی نقاط اطراف این محل خانم هایی هستند که عموما هم در سنین بالا، از روی ناچاری روسپی گری می کنند تا شکم خود و خانواده بی نوایشان را سیر کنند.
ناگفته نماند که اعضای سازمان مجاهدین که به عنوان نفرات همراه برای همراهی و کمک به مریض به بیمارستان می‌آیند همه از افراد رده بالای تشکیلاتی هستند. یعنی کسانی که نزدیک به چهل سال مثلاً سابقه مبارزاتی دارند! چون این ها مورد اعتماد تشکیلات هستند. اما همین نفرات در کوچه روبروی بیمارستان (مادر ترزا) به خانم هایی که در ازای دریافت مقدار کمی پول و رفتن به مسافرخانه های ارزان قیمت کارهای غیر اخلاقی انجام می دهند برای برقراری یک رابطه مراجعه می‌کنند.
شاید نزدیک به یک سال از این موضوع گذشته و من این موضوع را هرگز در جایی عنوان نکردم چرا که نفس این موضوع برای خود من سخت و دردناک است. از این که بگذریم بسیاری از همان کسانی که نفر همراه مریض هستند واز لایه های بالا می باشند زمانی جزو فرمانده های ما بودند که به برخی از آن ها ارادت هم داشتم و از نظر خودم استفاده ابزاری از این موضوع جهت تخریب چهره فردی که خودش مقصر و گناهکار صد در صد نیست و قربانی فریبکاری و شانتاژی بنام انقلاب ایدئولوژیک است را درست نمی دانستم.
زمانی که در فرقه رجوی بودم بارها و بارها از مریم پاک! رهایی می شنیدیم در رابطه با زن ستیزی و نگاه به زن و این که در نظام سنتی ایران حتی اگر هم زنی شرعاً یک ازدواج داشته باشد بعد از یک ازدواج به صورت یک جنس و کالای دست دوم به کار گرفته می شود در صورتی که برای مردان این گونه نیست و چه ها می گفت که اینها قربانی هستند و گناهی ندارند و یا اینکه عباس داوری می گفت تمام کارگران جنسی در ایران خواهران و دختران ما هستند و به عنوان یک انقلابی چنین نگاهی داریم. مسعود رجوی هم با احساسات و آشفتگی قلبی و روحی داستان های تخیلی را نقل می کرد. بادمجان دور قاب چین ها و فرماندهانی که کارشان سس زدن به بحث های خواهر مریم و برادر مسعود بود مثلا دچار تحول شده و می گفتند واقعاً نگاه برادر را می‌بینید چطور نسبت به معظلات جامعه دید وسیع و پیامبرگونه دارد!

حسن حیرانی در پایان نوشته خود اعلام کرده است در رابطه با این فساد جدید اخلاقی، افشاگری های بیشتری خواهد نمود.

انتهای پیام / فراق