در هفته ای که پشت سر می گذاریم خبر درگذشت یکی دیگر از سران فرقه رجوی را طبق اطلاعیه فرقه داشتیم.
در این اطلاعیه آمد که منصور مداح بر اثر خونریزی مغزی در بیمارستانی در آلبانی در گذشته است. از نحوه مرگ این عضو فرقه رجوی می توان تحلیل هایی انجام داد که بد نیست به آنها بپردازیم.
نمی خواهیم هیچ اتهام واهی به فرقه رجوی بزنیم، یعنی نیازی نیست که اتهام زنی نمائیم زیرا هر کدام از مرگ هایی که تاکنون انجام شده مشکوک بوده و نیازمند تحقیق بین المللی بوده اند. اکنون مرگ منصور مداح یا همان ذبی اله مداح نیز مستثنی از سایر مرگ ها نیست.
حدس و گمان ها درخوش بینانه ترین حالت بر این است در زلزله ای که اخیرا در کشور آلبانی رخ داد، مداح دچار مصدومیت شده و به مغز وی ضربه وارد گشته و بعد از مدتی درگذشته است. البته فرقه لاپوشانی کرده و به کسی سر جراحت او چیزی نگفته است. البته الان هم لاپوشانی می نماید و نمی گوید.
حدس بعدی که به عقل آدمی می رسد اینکه مثل همیشه در داخل تشکیلات آهنین رجوی که گفته می شد همه چیز تحت نظم و نظام است ولی مستمر دعواهای فیزیکی بین افراد به خاطر اعصاب خرابی که داشتند، یک دعوایی در گرفته که این منصور خان یکی از طرفین دعوا بوده و یکی با چکش و یا سنگی و یا شیئی سنگین زده تو سر حداد که اکنون تبدیل به یک ماجرا و در واقع قتل شده است.
یکی از حدسیات دیگر که چندی در بین فرقه رجوی رایج شده است، رفتن به پشت بیمارستان ننه ترزا است که برخی به اسم دکتر رفتن، به پشت بیمارستان رفته و از خط خواهر مریم خارج می شوند و ناخود آگاه سر از ناکجا آبادهای آلبانی در می آورند و بعد دعواهایی صورت می گیرد و بدون اینکه کسی متوجه بشود می زنند توی سرش و او به رفتگانش می پیوندد.
حدس دیگر اینکه واقعا هیچ اتفاقی نیفتاده باشد یعنی که از بیرون کسی ضربه نزده باشد. بلکه واقعا بدون ضربه بوده است. مثلا ممکن است که تومور مغزی هم از قبل داشته باشد یا اینکه بر اثر فشار خون بالا رگ هایی از مغزش پاره شده و باعث مرگ وی شده باشد.
هر علتی می توانسته داشته باشد ولی یک نکته باعث اهمیت است و نباید از کنار آن گذشت، مثل پلیسی که به اولین مظنون که می رسد دستگیرش می کند تا که عکس آن ثابت شود و رهایش نماید. اکنون این داستان هم بسیار شبیه همان مظنونی است که توسط پلیس دستگیر و رها نشده است. مظنون فرقه رجوی است و تا عکس آن ثابت نشده باشد قاتل آنها می باشد.
همین طوری شواهد دال بر این است که این قتل توسط کسانی صورت گرفته است که به منصور مداح نزدیکی داشتند و او به آنها اعتماد و اطمینان خاص داشته است و بعد ازنزدیک شدن به او حمله کرده و با ضرباتی بر بدن او ، ناگهان سرش آسیب دیده و کار وی تمام می شود. این احتمال هیچ بعید نیست زیرا همانطور که خدمت شما عرض کردم دعوا کردن در بین افراد مرسوم بوده و به همین خاطر مرگ می تواند به صورت قتل عمد باشد.
بله دوستان، فکر می کنید چرا فرقه در اطلاعیه اش بیان کرده که مرگ وی بر اثر خونریزی مغزی بوده؟ دقیقا یک هدفی در کارشان بوده و فکر کرده اند که ممکن است در آینده این موضوع برملا شود، بدین خاطر در دنیای خودشان پیش بینی کرده اند که خود را تبرئه نمایند وگرنه خیلی راحت می توانستند مثل آن یکی قتل های دیگرشان بگویند که بر اثر بیماری فوت کرد.
دوستان عزیز تا زمانی که فرقه اجازه ورود به تیم پزشکی و تحقیقات بین المللی را به مناسبات خود راه ندهد تا زمانی که فرقه رجوی اجازه دیدار خانوادگی مادران و پدران را با فرزندانشان ندهد این قتل ها ادامه دارد و موجب نگرانی عمیق خانواده ها می گردد. مرگ بر فرقه منحوس رجوی زنده باد آزادی.
یادداشت از: بخشعلی علیزاده
انتهای پیام / فراق