در همین روزهایی که بحث سقوط هواپیمای اکراینی داغ بود هرکس به نوعی در این خصوص صحبت می کرد و از اینکه چرا بایستی چنین اشتباهی رخ دهد. از مردم عادی تا نخست وزیران و روسای جمهور کشورهای متعددی در دنیا خصوصا کشورهایی که اتباع آنها در این هواپیما بودند، در این رابطه موضعگیری کردند و خواستار تحقیق و تفحص کامل در این ماجرا شدند. پیام تمام این پیگیری ها را در یک کلام شاید بتوان ارزش نهادن به مقام انسان نامید. انسانی که صرف نظر از اینکه در چه درجه علمی و اجتماعی قرار دارد، به دلیل انسان بودن مستحق احترام و عزت است و بایستی کرامت آن حفظ شود.
پیش خودم فکر می کردم که خانواده این عزیزان از دست رفته به دلیل داغی که دیده اند، حق دارند که تمام زوایای این ماجرا به آنها پاسخ داده شود بلکه اندکی شاید، تحمل این مصیبت برایشان سهل تر شود. باز خدا را شکر که صدای خانواده این عزیزان به گوش رسانه ها و جامعه مدنی می رسد و امکان پیگیری وضعیتشان وجود دارد.
در این روزها پیش خودم فکر می کردم که چقدر سخت و بد است این شرایط که در دنیا خانواده و کس وکار داشته باشی اما امکان بودن و ارتباط برقرار کردن با آنها به زور از تو سلب شود. در سازمان مجاهدین شرایط دقیقا همی نگونه است. تمامی نفراتی که در سازمان هستند اکنون سالیان سال است که هرگز به آنها اجازه داشتن ارتباط با خانواده هایشان را نمی دهند و اگر هر بلایی هم سرشان بیاید، به راحتی هرچه تمامتر موضوع را سرپوش می گذارند و با بهانه هایی مانند بیماری یا تصادف سر و ته ماجرا را هم می آورند. نمونه آن از بین رفتن مالک شراعی بود که به بهانه خفه شدن حین شنا او را سر به نیست کردند و از بین بردند. کسی که همچون ماهی در آب شنا می کردند را در آب خفه کردند و با یک مجاهد وفادار و … مراسمی کوچک گرفتند و تمام.
بیچاره خانواده این عزیزان که دستشان هم به هیچ جا بند نیست و مجاهدین به هیچکس پاسخگو نیستند. در روزگارانی که در عراق بودند، دست سازمان برای سر به نیست کردن نیروها مخصوصا مخالف تشکیلات، باز تر بود. چراکه از امکانات و پیشتیبانی بیشتری برخوردار بودند. مثلا در ماجرای حمله نیروهای عراقی به قرارگاه اشرف تعداد زیادی از نیروها از بین رفتند و یا اینکه مجروح شدند. فرمان جلو آتش مستقیم سربازان عراقی رفتن را مسئولین سازمان صادر کردند و این در حالی بود که خودشان چند صد متر دورتر پناه گرفته بودند و به نیروهای تحت امرشان می گفتند اکنون وقت نشان دادن خودتان و دفاع از اشرف است! ارتش عراق بارها به مجاهدین درخصوص تخلیه اشرف هشدار داده بود و از خیلی قبل تر تاریخ حمله به اشرف را به مجاهدین گفته بود. اما مجاهدین که جان نیروها برایشان اهمیتی نداشت، بی توجهی کردند تا روز فاجعه فرا رسید و آن خون ها ریخته شد. صدالبته که کار عراقی ها را قویا محکوم می کنیم و از جنایتی که به وجود آوردند هرگز نمی توان گذشت. اما اگر لااقل مسئولین فرقه نیروها را در پناهگاهی مستقر می کردند، می توانستند از ریختن خون آنها جلوگیری کنند. این خونها در شرایطی ریخته شد که هرگز خانواده کشته شدگان دستشان به اجساد عزیزانشان نرسید و هیچ حقی ازشان مطالبه نشد.
همچنین وقتی عراقی ها به زور آنها را به کمپ لیبرتی در عراق منتقل کرده بودند تعداد نزدیک به صد نفر را به بهانه حفاظت از امکانات قرارگاه، بدون سلاح در اشرف نگاه داشته بودند. این در حالی بود که هرکسی می دانست که بهترین طعمه برای کسانی شده اند که قصد از بین بردن این آنها را دارند. شبانه به اشرف حمله شد و ۵۲ تن از آنها را از بین بردند و مابقی هم یا مجروح شدند و یا به طرز معجزه آسایی از مرگ حتمی جان سالم به در بردند. هرگز هم در سازمان هیچ مسئولی و مشخصا مریم رجوی جواب نداد که شما که می دانستید این افراد قادر به دفاع از خودشان به دلیل مسلح نبودن نیستند، چرا بالاترین مسئولین سازمان را بی دفاع آنجا رها کردید تا این فاجعه ببار آید؟ و باز هم خانواده کشته شدگان هرگز دستشان به اجساد عزیزانشان نرسید.
در هر کجای جهان، خانواده ها می توانند پیگیر حق و حقوق عزیزانشان باشند. وکیل می گیرند، با رسانه ها حرف می زنند و شکایت می کنند و به هرصورت به دنبال حق عزیزشان هستند و صدایشان را بلند می کنند. اما در فرقه رجوی کسی خبر دار نمی شود که بر سر عزیزش چه آمده و اصلا امکان شکایت و پیگیری نیست. البته فعلا نیست، قطعا روزی خواهد رسید که هرکس در این جهان ظلمی کرده، حقی خورده، باعث تباه شدن عمر و زندگی کسی شده، باعث حتی ریختن اشکی از چشمی شده، باعث کشیدن آهی شده و … باید حساب پس بدهد و به قول معروف دیر و زود دارد و اما سوخت و سوز ندارد.
باردیگر به شهادت رسیدن ۱۷۶تن از عزیزان خصوصا هموطنان عزیزمان در سقوط هواپیمای اکراینی را تسلیت گفته امیدوارم که خداوند روحشان را شاد و خانواده های داغدارشان را صبر عطا کند. در غمشان شریک هستیم.
یادداشت از: عباسی
انتهای پیام / انجمن نجات مرکز فارس