به احتمال زیاد یکی از تلخترین طنزهای تاریخ پرفراز و نشیب دموکراسی در ایالات متحده آمریکا در عصر حاضر ارتباط بسیار روشن رودی جولیانی سیاستمدار متنفذ آمریکایی با فرقه رجوی است. ماجرایی که نه تنها پایانی ندارد بلکه روزبهروز بر ابعاد آن افزوده میشود. در ادامه سعی داریم ابعاد مختلف این رابطه را واکاوی نموده و علل و اسباب این پیوند منحوس را روشن نمائیم. برای نیل به این مقصود ابتدا باید ببینیم چه انگیزههایی منافقین را بر آن داشته تا به سراغ جولیانی بروند. به طور کلی عواملی که توانسته است گرایش پیروان رجوی به جولیانی را تقویت کند عبارتند از:
جولیانی از لحاظ سیاسی متعلق به طیف موسوم به بازهای آمریکایی و جریان افراطی جمهوریخواهان است. با عنایت به برخواستن منافقین از درون نوع خاصی از التقاطگرایی افراطی که داعیه اسلام نیز دارد میتوان گفت این فرقه خونخوار به دلیل قرابتهای ایدئولوژیک برای برپایی میتینگ تبلیغاتی به دنبال رودی جولیانی رفتهاند.
بدون تردید دومین عاملی که موجب برقراری این پیوند شوم شده است پولهای باد آورده تروریستهای منافق است که به بهای خون مردم کشورهایی مانند ایران و عراق فراهم آمده و اکنون در برنامههای تبلیغاتی مریم رجوی خرج میشود.
به نوشته بنیاد هابیلیان، مقوله دیگری که شاید بتوان گفت جولیانی و دوستانش تا حدود زیادی از آن غافل بودهاند این است که منافقین مشغول سوء استفاده از آنها هستند. آمریکائیها با وجود این که چنین تجربیاتی را در برخورد خویش با تروریسم در نقاطی مانند پاکستان و افغانستان دارند باز از سابقه تاریخی خویش درس عبرت نمیگیرند و با حمایت بیدریغ خویش از منافقین به عبارت سادهتر اجازه میدهند تا رجوی و پیروانش آنها را بدوشند.
از جانب دیگر نباید فراموش کرد که نیاز منافقین و جولیانی به یکدیگر نیازی متقابل است چرا که دارودستۀ رجوی به عنوان فرقهای جدا افتاده از ملت برای فرار از واقعیت شوم خویش در پی دوستی هستند که بتوانند به هواداران خود و محافل مختلف حقوق بشری اروپایی نشانش دهند و جولیانی به عنوان یک شخصیت سیاسی جنگطلب برای این که افکار افراطی خویش را ترویج دهد و خود را از انزوا بیرون آورد به تریبون رایگان منافقین احتیاج مبرم دارد.
با تمام این طول و تفصیلها دلایل متعددی وجود دارد که دوستی میان منافقین و جولیانی را بسیار ناپایدار میسازد. اگر بخواهیم نگاهی عمیق و ریشه شناسانه به این ماجرا داشته باشیم باید این عوامل را چنین برشماریم:
- نزدیکی جولیانی به منافقین منافی تمامی شعارهای دموکراتیک آمریکایی از آغاز تاریخ این کشور تا به امروز است. زیرا این شخصیت سیاسی با ایراد سخنرانیهای متعدد به صورت غیرمستقیم به گروهی مشروعیت میدهد که با عملیاتی دیکتاتور منشانه و با اتکا به زور اسلحه سعی در سهمطلبی سیاسی دارد. و با استفاده از ساختاری فرقهگونه یک دیکتاتوری وحشتناک ساخته است. در حقیقت باید به حال ملت آمریکا تأسف خورد که سیاستمداران آنها این چنین دموکراسی را به مسلخگاه منافع سیاسی خود میبرند و جنایتکاران را در دامن خود میپرورند.
- ارتباط با این دوست جدید برای فرقه منافقین از لحاظ ایدئولوژیک یک فاجعه سیاسی محسوب میشود. به این دلیل که منافقین در سرتاسر عمر ننگین خویش شعارمبارزه با امپریالیسم آمریکایی را سر دادهاند و در مقطع تاریخی پیش از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ به ترور تعدادی از مستشاران آمریکایی پرداختهاند. اما امروز تندروترین لمپنهای سیاسی ایالات متحده را با پرداخت رشوههای گزاف به سخنرانی دعوت میکنند. خود همین مسئله میتواند این فرقه را حتی با معضل ریزش اعضای قدیمیتر روبهرو سازد.
با این اوصاف میتوان آینده این روابط نامبارک را این چنین توضیح داد:
- رودی جولیانی و البته سایر جمهوریخواهان کاخ سفید تحت فشار افکار عمومی و به دلیل مخالفتهای محتمل دموکراتها مجبور خواهند شد ارتباطات خود را با مریم رجوی و فرقهاش محدود کنند.
- افکار عمومی آمریکا به مرور زمان واکنشهای بیشتری را به این قسم روابط مشکوک نشان خواهد داد و با این کار هر گونه نزدیکی منافقین با کلیت دولت آمریکا را به چالش خواهد طلبید.
- وقتی تاریخ مصرف جولیانی برای رجوی و دوستان فرقهای وی تمام شود مانند تمامی دوستان سابق خود وی را به کناری خواهند انداخت.
یادداشت از: علی رحمانی
انتهای پیام