سکینه ناظری، خواهر چشم انتظار یکی از اسیران فرقه رجوی به برادر خود نامه نوشت.
به گزارش فراق، متن دل نوشته خواهر سمیع ناظری را در زیر می خوانید:
سلام برادر عزیزم، سمیع جان
من کوچکترین عضو خانواده ناظری، خواهرت سکینه هستم. شاید هرگز به من فکر نکردی ولی من با اسم شما بزرگ شدم و تمام سلول های تنم شما را کامل می شاسند.
همیشه می شنوم زرنگ بودی، مهربان بودی، زیبا بودی، قد بلند بودی، مهربانیت زبان زد بود. خانواده را با تمام وجود دوست داشتی، تلاش می کردی بهترین ها را فراهم کنی. تصورش سخت نیست، چون برادرانت هستند، می بینم که چگونه مثل پدرمان زحمت کش هستند و برای خانواده چیزی را دریغ نمی کنند چون فرزند صیاد هستند. چون خون پدر در رگهایشان است. می خواهم از شما گلایه کنم، مگر شما را در آنجا که سی سال در فراق ما هستید به اسم آقای ناظری صدا نمی زنند. مگر شما از خون ما نیستید، پس چرا این همه فاصله ، شاید تحمل شما زیاد است! شاید شما صبور تر از مادرمان هستید! نمی توانم درک کنم، چون مادر هستم، فرزند دارم، دوری از فرزند، بدترین درد دنیاست، غمش سنگین است و نمی شود تحمل کرد. من و نیما باهم بزرگ شدیم چون مادرش ترکش کرد. چون مادرش نتوانست تحمل کند اما ما همه در کنارش ماندیم تا به امروز که با دده با هم زندگی می کنند.
نیمای عزیزت که آرزو ها داشتی برایش، بودنت آرزو شده برایش. نیمای عزیزت تا به امروز برای کسی درد دل نکرده، تا به امروز از کسی گلایه نکرده، تا به امروز از کسی توقعی نداشته چون هم مهر پدری را از او گرفتند هم مهر مادری را، پس بیا تا برایش پدری کنی. خانواده به شما امید دارند که برگردی تا سایه بانش باشی . بیچاره مادرمان که دیگر توان راه رفتن هم ندارد، چطور می تواند صبوری کند؟ خبر نداری که تمام مردم کلور امید به برگشتنت دارند. خانواده ناظری مثل یک پازل با ارزش هستند که یک تکه آن را دزدیده اند، تکه زیبایش را دزدیده اند. پازل ما با وجود شما زیبا می شود، با نبودنت جای خالیت را همه خانواده حس می کنند. بیا جایت محفوظ است، بیا که با بودنت کامل شویم.
انتهای پیام