• امروز : دوشنبه - ۵ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Monday - 25 November - 2024

دیدار اعضای انجمن نجات مرکز کرمان با جمعی از خانواده های اسیران فرقه رجوی در «رفسنجان»

  • کد خبر : 20038
  • 19 مارس 2019 - 11:01

اعضای دفتر انجمن نجات استان کرمان با سفر به شهرستان رفسنجان با چند تن از خانواده های اسرای سازمان مجاهدین دیدار و گفتگو کردند.

«اعضای دفتر انجمن نجات کرمان در این دیدارها ضمن ارائه نشریه فراق(نشریه انجمن نجات) و یک دی وی دی حاوی مستندی در مورد سازمان مجاهدین، آخرین اخبار از جدایی افراد سازمان را به خانواده ها ارائه دادند.»

در این سفر یک روزه اعضای دفتر ابتدا میهمان خواهر حسین پورعبداللهی بودند. خانم پورعبداللهی و همسرشان ضمن پذیرایی بسیار گرم و صمیمانه خاطراتی از حسین را بازگو کردند. ایشان با ناراحتی و حسرت از روزهایی می گفتند که حسین برای آخرین بار به جبهه رفت تا آخرین روزهای خدمت را سپری کرده و برگردد تا پایان خدمت سربازی را در جمع خانواده جشن بگیرد اما اسارت در چنگال رژیم بعث عراق و پس از آن سازمان منحوث مجاهدین سرنوشت دیگری را برای او رقم زد.  آنها می گفتند طبق شنیده های ما به لطف فرقه از آن حسین شاداب و شوخ طبع و فوتبالیست چیزی جز یک پیرمرد افسرده و بیمار باقی نمانده است. ا حساسات خواهرانه ایشان را در ادامه از زبان خودشان بخوانید:
برای آزادی برادرم آنقدر ختم برداشته ام و با تسبیح ذکر گفته ام که دانه های آن کوچک شده اند. نذر کردم برای آزادی حسین سقاخانه ای به نام ابوالفضل العباس بسازم و آن، همین سقاخانه ای است که جنب منزل ماست. یک شب در خواب دیدم همه بچه هایی که اسیر سازمان هستند در این سقاخانه نشسته اند. می گفتند ما می خواهیم برگردیم اما پلی برای بازگشت نداریم. برای ما پل فراهم کنید تا بتوانیم برگردیم. مادرم در چشم انتظاری حسین از دنیا رفت. من هنوز منتظر حسین هستم و تا برگشتن او هرکاری بتوانم انجام می دهم. آن زمانی که به همراه انجمن نجات به عراق و اردوگاه اشرف رفتیم حسین را دیدیم اما سازمان با او کاری کرده بود که انگار عاطفه و محبت در او از بین رفته است. انگار با دیوار سرد احوالپرسی می کردیم. ۵ نفر مراقب ما بودند تا مبادا ما با حسین بتوانیم راحت حرف بزنیم و او را ترغیب به جدایی از سازمان بکنیم.Moshrefshah Mohammadدر ادامه سفر اعضای دفتر انجمن نجات کرمان به سراغ برادر محمد مشرف شاه که در آلبانی اسیر فرقه است رفتند. ایشان نیز با بزرگواری و محبت از اعضای دفتر انجمن نجات استقبال کردند و زمانی که شنیدند برادرشان در سازمان در بهداری کار می کرده است می گفتند او را در لباس سفید بهداری تصور می کنم. ای کاش می توانستیم او را ببینیم یا حداقل خبری از او به دست بیاوریم. سالهاست که از او هیچ خبری نداریم.

این پایان بازدیدها نبود. منزل پدری حمید رضایی که هنوز در اسارت سازمان مجاهدین است مقصد بعدی اعضای دفتر انجمن نجات کرمان بود. پیرمرد باصفای رفسنجانی که با تمام غصه هایی که از فراق فرزند در سینه داشت لحظه ای از شوخی و مزاح غافل نمی شد. او می گفت هیچ خبری از پسرم ندارم. از زمان اسارتش تا به امروز. حتی زمانی که به همت انجمن نجات به عراق رفته بودیم نتوانستیم او را ببینیم.

Rezaie Hamid Dad

اعضای دفتر انجمن نجات کرمان در این دیدارها ضمن ارائه نشریه فراق(نشریه انجمن نجات) و یک دی وی دی حاوی مستندی در مورد سازمان مجاهدین، آخرین اخبار از جدایی افراد سازمان را به خانواده ها ارائه دادند.

انتهای پیام / انجمن نجات مرکز کرمان

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=20038

نوشته های مشابه

24نوامبر
«عملیات مهندسی» بهانه‌ای برای انتقام‌گیری وحشتناک
بازخوانی یکی از فجیع‌ترین جنایات فرقه رجوی

«عملیات مهندسی» بهانه‌ای برای انتقام‌گیری وحشتناک

19نوامبر
ارتباطات اعضای مجاهدین در زندان شاه چگونه بود؟
برشی از خاطرات محمد محمدی (گرگانی)، زندانی زمان شاه

ارتباطات اعضای مجاهدین در زندان شاه چگونه بود؟