باز فرقه منحوس رجوی خائن به کشف جدیدی نائل آمد و یک اسیر جنگی که برای ایران کار می کرد را کشف کرد.
اگر اسیر شدن برای دفاع از وطن جرم است من به آن افتخار می کنم ولی روی صحبت من با چند قلم به دست فرقه خائن نیست شما عددی به حساب نمی آیید اولین سئوال من از رجوی خائن و کثیف است و بعد هرزه های روزگار ما که به قول خودت مشتی اردوگاهی لمپن بودیم ولی لمپن تر از خودت که به نوامیس آرمانی خودت تجاوز کردی وجود دارد آن هم به کمک همسر سوم خودت مریم قجر؟ شما در هرزگی گوی سبقت را ربوده اید.
رجوی ملعون فکر می کند که همه مثل خودش و سازمان جاسوس پرورش هستند نه ما هرچه که باشیم پاچه شلوار و عبای شیخ عربستان را نمی بوسیم . ماهیت کثیف و دوگانه شما برای همگان روشن است. شما جست و خیز می کنید از اینکه واقعیت کثیف شما را افشا می کنیم.
خودتان می دانید که ما به جز حقیقت یک کلمه دروغ نمی گوئیم و از این رو می باشد که مثل سگ هار حمله ور می شوید.
در قاموس شما هر کس که بخواهد این فرقه منحوس و کثیف و جاسوس پرور را ترک کند محکوم به مرگ و مهدور الدم است و ده ها بار از دهان کثیف رهبرتان در نشستها گفته شد که اگر یک گلوله دارید باید خرج جدا شده کنید، ما را ز چه می ترسانید؟
شما که ادعای مساوی بودن در درون فرقه را می زدید و می زنید بگوئید که فرزند دلبند رجوی خائن کجا است. در بهترین دانشگاه های نروژ و مگر رجوی وطن فروش در نشستهای مغزشویی نمی گفت فرزند نوح هم که باشد وقتی از پدرش جدا شد با بقیه فرقی نمی کند. لطفا بگوئید فرزند شما و دیگر فرزندان سران فرقه مضمحل مثل عباس داوری مهدی برائی و دیگر دستمال پهن کن دنیای رذالت کجا هستند؟
ما جاسوس هستیم یا شما که با دادن اطلاعات به رژیم صدام حسین باعث کشتن هزاران سرباز ایرانی شدید اگر رژیم صدام حسین به مزدوری و وطن فروشی شما ذره ای شک داشت شما را آزادانه نمی گذاشت در مراکز نظامی عراق تردد کنید. این بی ناموس سیاسی رجوی خائن می گفت به ما اعتماد داشت بله این قدر در مزدوری و بی ناموسی به تو اعتماد داشت که مثل سربازان خودش می دانست.
حالا بر می گردم به سال ۱۳۷۰ وقتی که همه می گفتند فرقه رجوی کرد کشی کرده حاشا می کرد که نه چنین چیزی نبوده و کسی را زیر تانک له نکرده. بگو فرمانده نفربر فردی به اسم عقیل چطور به راننده نفربر فرمان له کردن کردی را که در چاله ایی که پناه گرفته بود داد و چطور تعداد زیادی که به سمت ارتفاعات سلیمان بیک می رفتند را به رگبار بستند و چطور بعد شلیک به یک سرباز عراقی توسط منصور حاجیان تیر خلاص زده شد و چطور جنازه های بیچاره را جلو درندگان رها کردید و تحویل دادن ده ها کرد دستگیر شده به اطلاعات ارتش عراق و اعدام صحرایی همه آنها در لحظه، بله صدام این قدر در مزدوری و وطن فروشی به رجوی این بی ناموس سیاسی اعتماد داشت که از سال ۷۲ مرز را برای کشتن نیروهای ایرانی باز گذاشت. خب قضاوت کنید که ما مزدور هستیم یا رهبران خود فروش این فرقه. شما مثال لنگ حمام هستید که هر روز به دور کمر یک نفر می پیچید.
تا سال ۸۲ که در مزدوری حلقه بگوش صدام بودید. گفتم شما مشتی فاحشه سیاسی هستید که هر روز خودتان را به یکی می فروشید.
بعد از اشغال عراق خوتان بگوئید چکار کردید؟ این را از زبان همان ملعون خود فروش سیاسی رجوی می گویم که گفت ما تمام اطلاعات سایت های ایران را برای یک حمله گسترده دادیم ولی وقتی بردند آمریکا قبول نکرده خب حالا کی جاسوس و خود فروخته است. امروز هم مریم قجر دوره گرد در به در دنبال جلب رضایت عرب های حوزه خلیج فارس، تراپ دیوانه و مزد بگیرهای آمریکایی و غیر آمریکایی است.
ای کاسه لیس های هرزه و هر جایی سرنوشت شما از ابتدا تا انتها با بی شرفی و بی ناموسی عجین شده از لو دادن بنیان گذاران و اعدام آنها و تا به حال که باز در خود فروشی سیاسی کوتاهی نکردید. تف بر شما و آنچه می پرستید. لعنت بر شما که با نیرنگ نسلی را نابود کردید.
حالا ببینیم این سازمان اطلاعات فرقه چه کشف جدیدی کرده است. لیست مبلغی که من از این فرقه گرفتم در مجموع بابت ۲۸ سال ۱۱۲۰ دلار آن هم با منت به من داده شد در صورتی که در یک صفر توریسلی و اشتیبان به عراق ۲۶۰ هزار دلار پول دادند. راستی هر وقت پول دستم رسید می زنم توی سرتون این از پول.
در رابطه با نوشتن برگه خروج از فرقه منحط و مضمحل فکر نکنم کشف جدیدی کرده باشید من می خواستم خودم را از کثافات فرقه رجوی خائن و بی شرف رها کنم. جناب مزدور خود فروخته «احمد واقف» بالای سرمن ایستاده بود و به من دیکته می کرد و من هم نوشتم چون می خواستم از شر این مزدوران راحت شوم. بله شما مشتی کاغذ امضا شده را جلوی من گذاشتید از قبیل سین ۴۰ ،مسئول اولی مریخی و غیره من هم در جواب ایشان گفتم هیچ کدام را قبول ندارم.
اینها فکر می کنند با مشتی کاغذ پاره می توانند جلوی خروج نفرات را بگیرند .
این فرقه خیلی تقلا کرد که من را نگه دارد. هر روز یکی از سرکردگان مرا صدا زده و ساعت ها با التماس در خواست می کردند که فرقه را ترک نکنم از جمله زهره اخیانی، صدیقه حسینی، جواد خراسان و تعدادی از دوستانم ولی از آنجایی که ماندن جز آب در هاون کوبیدن نبود و هر روز باید در نشست های آن زنیکه مریم و زهره مریخی گوش به اراجیف صد بار تکرار شده می دادیم ترک فرقه بهترین راه بود.
می خواهم شما را به یاد بیاورم زمانی که برادرم درب اشرف آمده بود. چقدر التماس می کردیدکه من مصاحبه تلویزیونی کنم و من دو بار اینکار را کردم. چندین بار نامه نوشتم به ارتش آمریکا و سازمان ملل و غیره. مرا در مقابل خانواده ام قرار دادید بعد گفتید علیه آنها شعار بدید و دادیم.
در نشست های رهبری لمپن، رجوی با کمال وقاحت خطای جنسی فردی را در جمع زن و مرد بیان می کرد بگذریم که کثافت کاری های خود و زنش عالمگیر شده است.
تف بر شما که در دروغگویی و لجن پراکنی و کثافت کاری دست گوبلز را از پشت بستید. شما در بی شرفی حرف ندارید. می خواهم حقیقتی را به یاد شما بیاورم. وقتی من به ابراهیم حقیری آن پادوی کاسه لیس گفتم می خواهم بروم در جواب گفت آیا کسی بیرون از فرقه تو را به خانواده وصل کرده یعنی گویا که من ارتباطی با جدا شده ها داشتم، ببین این ذهن لجن گرفته شما و افراد بی هویت شما تا کجا در لجن زار فرو رفته است. قابل توجه کودن های موجود در فرقه وطن فروش و جاسوس، نه کسی مرا عضو گیری کرده و نمی تواند بکند.
این کلمات و جملات فقط از مغز پوسیده شما که در غار زندگی می کنید ساطع می شود. شما مشتی انسان های بی اراده هستید.
بله اول اینکه من به خانواده ام افتخار می کنم و تا زمانی که زنده هستم مدیون آنها هستم و ای کاش هیچ وقت قدم در این راه نمی گذاشتم.
دوم من به اسیر جنگی بودن و جنگیدن در راه وطنم و ناموسم افتخار می کنم
سوم در افشای ماهیت پلید شما لحظه ای درنگ نخواهم کرد تا همه بدانند که شما در چه منجلابی قدم برمی دارید
جیره خوران و نوکران اجانب نابودی شما نزدیک است.
علی هاجری
عضو جدا شده از فرقه رجوی در آلبانی
انتهای پیام / فراق
