• امروز : پنج شنبه - ۹ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 28 March - 2024

درخواست مادرِ «میر واقف صداقی» از فرزند اسیر خود در آلبانی: تنها آرزو و امید من دیدن توست

  • کد خبر : 17551
  • 09 اکتبر 2018 - 11:46

مادر یکی از اسیران فرقه رجوی به پسرخود در آلبانی نامه نوشت.

به گزارش فراق، متن نامه زهرا اشرف خانی خطاب به میر واقف صداقی به شرح زیر است:
پسرم واقف سلام دوستت داریم و چشم به راهیم، بعد از ۳۰سال دوری بلاخره برادر کوچکت، باقر * فیلمی از تو برایمان پیدا کرد و فرستاد تا ببینم. من هنوز هم در شوک هستم به دلیل اینکه خودم توان نوشتن این نامه را ندارم، از برادرات خواستم کمکم کنند تا این نامه را برات بنویسم .
تقریبا یکسال پیش یک غریبه به اسم تو به من زنگ زد و گفت که من واقف هستم. صدای این نفراصلا شبیه به صدای تو نبود من باور نکردم به او گفتم پدرت، عموهایت، دائی هایت، خاله همه و همه فوت کردند. ولی از او هیچ احساسی ندیدم نه گریه ای و نه چیز دیگر، او هیچ احساسی نسبت به من نداشت. خیلی کوتاه و مختصر با من صحبت کرد و تلفن را قطع کرد. شماره تلفن او بسته بود و من نتوانستم شماره او را بردارم. اما از آن روز استرس و نارحتی های من صد چندان شده است. هر روز جلوی تلفن می نشینم و گریه می کنم تا شاید یکباره دیگر آن غریبه زنگ بزند و خبری از تو بشنوم اما افسوس تا به امروز خبری نشد که نشد .
پسرم دوستت دارم، آخر من هم یک مادرم. تمام امیدهایم بعد از ۳۰ سال یکی یکی دارند از بین می روند، لعنت خدا بر رجوی. رجوی در این ۳۰ سال چی یادتان داده که به برادرکوچت بگوئی نا برادری. پسرم تو را چه شده؟ آیا در اثر فشارها مجبور شدی اینطوری حرف بزنی؟ چرا ۳۰ سال تلفن و نامه نداشتی؟ چرا به ما عکس نفرستادی؟ چرا ازدواج نکردی؟
من که همیشه خوشبختی تو را آرزو داشتم،همیشه دوست داشتم نوه هایم را بغل بگیرم، چرا خودت را به دام انداختی ؟ گناه یک مادر پیر چیست؟ پسرم الان ۶۰ سال داری، چه بلائی سرت آوردند که این همه دروغ گفتی، پدرت که آرزوی دیدن تو را بگور برد می خواهی من هم همینطور بشوم ؟
طاقت من دیگر تمام شده است. یک روزی بالاخره آه من مادرپیر گریبان رجوی را خواهد گرفت، این من بودم که از باقر خواسته بودم دنبال تو بگردد و از باقر خواستم اگر من فوت کردم تو را تنها نگذارد. , چی به تو گفتند و چه فشاری رویت بوده که اینطوری به برادرت پریدی؟ این انصاف نیست نه من نه هیچکدام از برادارهایت و خواهرانت از تو دلگیر نیستیم . واقف من اینطور نبود چه بلائی سرش آوردند .
پسرم همیشه دوستت داریم و همیشه چشم به راهت خواهم نشست تنها آرزو و امید من دیدن توست .
فدای پسرم واقف خدا را شکر که فیلم تو را دیدم، همین که زنده هستی صدهزار بار جای شکر دارد . خدا نگهدارتو، هر جا که هستی مواظب خودت باش، هر چه نیاز داری بگو، تو تنها نیستی ما همیشه با تو خواهیم بود . از اینجا هزاران بار میبوسمت .
انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=17551