اما درعمل وقتی این تیمهای ضربت به محل رسیدند دیدن که مرغ از قفس پریده وکلاه گشادی سرآنها رفته است. تعدادی را که مانع سر راه آنها بودند را از پای درآوردند و به بقیه که درمحلهای دورتر بودند به حال خود رها کردند درواقع امر فرقه بدنبال این بود که همه این افراد کشته شوند تا بتواند یک نوحه سرایی سر ان راه بیاندازد وبعد هم همه چیز را متوقف کند. به همین دلیل نیروهای عراقی که بعد ازکشتن تعدادی که درهمان محل بودند چک محل متوجه شدند که او یعنی شخص رجوی دراین محل نیست وجا تراست و بچه نیست. تازه متوجه شدند که رودست خورده اند وبه همین دلیل نیز اقدام به کشتن مسعود دلیلی در همان محل ورودی سنگر مخفی وبتونی وضد بمب رجوی کردند جاییکه تا روز آخر به همه نفرات می گفتند که اینجا محل تصفیه آب است وهیچ وقت واقعیت آنچه هست را بیان نمی کردند. البته نفرات نیز می دانستند که آنجا خبری است ولی از ابعاد وحجم آن خبر نداشتند اگر به عکسها ونقشه ومحلهایی که این افراد کشته شده اند نگاهی داشته باشیم همگی در ورودی همان محل که به نام میدان گلها معروف بود کشته شده اند وبه سایر نفرات حتی کسانی که در حال فیلم گرفتن هستند کاری ندارند و یا به سایر نقاط که در آنها نیز نفرات حضور داشتند سرکشی نکردند وتنها به همان یک نقطه بسنده کردند.
سوختن صورت مسعود دلیلی نیز نمیتواند کار نیروهای عراقی باشد چرا که برای درس عبرت سایرین اینکار اگر هم انجام می شد بایستی سالم می ماند تا غیض وکین خود را نشان بدهند اما از آنجا که اگر این صورت کامل وسالم می ماند به ضرر رجوی وفرقه همان دکتر احمدی که در آنجا حضور داشت ودر یک کشف شرلوک هلمزی متوجه شد که این فرد که صورتش به طور کامل از بین رفته است مسعود دلیلی است می توانست به راحتی اینکار را بکند .
در انجام اینکار رجوی به دوهدف بزرگ خود رسید اول اینکه برای بهم زدن داستان نیاز به یک حمام خون داشت وبعد هم اینکه با اینکار یک شوک بزرگ به سایر نفرات داده ودر یک کر هماهنگ برای حفظ جان کثیف خودش دستور اعتصاب غذای همگانی را داد، افراد بی شماری را وارد آن کرد و به مدت ۱۰۲ روز این داستان کثیف را کش داد. بسیاری هنوز از عواقب اینکار در حال رنج بردن هستند بعد هم هر کسی هم که سودای جدا شدن دیگر با توجه به این داستان وتحت الشعاع قرار گرفتن ان و کار سران فرقه و رجوی که بایکوت کردن کمیساریا بود دیگر باید غزل خدا حافظی با دنیای آزاد را می خواند و بعد هم که رجوی با این کار عملا کسانی را مانع میدید وبرایش دیگر کارکردی نداشتند را به دست نیروهای عراقی پاکسازی می کرد و با شهید درست کردن می توانست برای مدتی دوباره به آنچه خواسته اش بود برسد.
آری واقعیت دهم شهریور که هر ساله سران فرقه دربلندگوی تبلیغاتی خود می دمند این است وبایستی که چیزی باشد تا مانند محرم و رمضان ومناسبتها بشود افراد را به کنج عزلت کشید وبه هر بهانه ایی از آنها نقشه مسیر گرفت.حال باید از سران فرقه ورجوی سئوال کرد که نقشه شما برای آلبانی چیست وچگونه به دنبال شهید سازی و به وجود آوردن حمام های خون بعدی هستید وباید که منتظربود ودید چه درآستین دارند.
نوشته: م. ماندگار
انتهای پیام