برادر رنجدیده و چشم انتظار یکی از اسیران فرقه رجوی گفت: شدیدا نگران وضعیت برادر اسیر خود، حمداله است.
عبداله مستانه، ظهر پنج شنبه در گفت و گو با خبرنگار پایگاه خبری-تحلیلی فراق اظهار داشت: من نمی دانم عاقبت برادر پیر و مریض من چه خواهد شد؟ مرحوم مادرم تا لحظه آخر بالای کوه روبه روی خانه نقلی خود در روستای «ایستی باغچه» می نشست و چشم به راه می دوخت تا برادرم بیاید.
وی با تشریح چشم انتظاری های مادر پیر خود گفت: وقتی ماشین غریبه ایی به روستا می آمد او می گفت حتما حمداله را آوردند.
مستانه با اشاره به پیگیری های خبرنگار فراق از وضعیت جسمانی مادرش ادامه داد: وقتی مادر در بیمارستان بستری بود و نفس های آخر را می کشید از شما خواهش کردم که تشریف بیاورید و به مادرم بگوئید حمداله جدا شده تا مادرم لحظه های آخر با آرامش چشم از این جهان خاکی فرو بندد. وی گفت: حتما خاطرتان است وقتی شما را دید با آن جسم بی حال چگونه شما را در آغوش گرفت و و فورا پرسید حتما از حمداله خبر آوردی که این چنین خندانی و شما هم به خاطر دلداری گفتید بله.
این برادر رنجدیده در پایان گفت: به دنبال این ماجرا مادرم آهی کشید و با نگاهی معنادار چشم را برای همیشه به روی این دنیای فانی بست.
انتهای پیام
