بسیاری از کسانی که امور مربوط به فرقه رجوی را دنبال می نمایند بر این اعتقاد هستند که اردوگاه سوم این فرقه که در ۲۰ کیلومتری تیرانا پایتخت آلبانی بنا شده آخرین اردوگاه بوده و پایان راه این گروه محسوب می شود.
در گذشته پادگان اشرف که به عنوان ظرف ایدئولوژی و استراتژی این فرقه در خاک عراق و در خلال جنگ این کشور با ایران برپا شد به شکل خونینی برچیده شد و اردوگاه ترانزیت موقت لیبرتی هم با عزیمت اعضا به کشور آلبانی تخلیه گردید.
خبرهای رسیده در سال جدید حاکی از آن است که اعتراضات و حتی اغتشاشات در داخل اردوگاه سوم فرقه بالا گرفته و پیام های مکرر مریم رجوی هم کاری از پیش نبرده است. حتی مسئولین و فرماندهان فرقه بر این باورند که اوضاع درونی هرگز به این شکل حاد و مشکل ساز نبوده و در خصوص فروپاشی فرقه از درون اعلام خطر کرده اند.
در این رابطه دو اقدام در سال جدید قابل توجه است:
۱٫ مسعود رجوی، مجهول المکان و ممنوع التصویر و ممنوع الصدا، بعد از حدود یکسال و نیم بی خبری یک پیام کوتاه فرستاد که توسط مسئولین قرائت گردید. او در این پیام بر ضابطه فرقه ای «خروج ممنوع» تأکید ورزید و از همه کسانی که طالب جداشدن هستند خواست تا ۱۹ بهمن سال جاری صبر کنند.
۲٫ مهدی ابریشمچی که پیش از این مسئول حل و فصل امور اعضای شورای ملی مقاومت در پاریس بود از جانب مریم رجوی به عنوان مسئول تشکیلاتی و ایدئولوژیکی یا به عبارتی مغزشویی این اردوگاه منصوب شد و مأمور گردید تا به هر شکل ممکن مانع از ریزش نیروها و خروج ناراضیان از تشکیلات شود.
کار مهمی که در سال گذشته به همت جداشدگان در آلبانی صورت گرفت پذیرفته شدن پرداخت مستمری آنان توسط کمیساریای عالی ملل متحد برای پناهندگان در آلبانی (رمسا) بود که دستشان به قول خودشان از زیر ساطور فرقه خارج شد. البته عوامل فرقه هم بیکار ننشسته اند و برای محدود کردن فعالیت های آنان دست به تعقیب و مراقبت و همچنین تهدید زده اند و تلاش می کنند تا فضای رعب و وحشت در میان نجات یافتگان ایجاد نمایند. البته کمافی السابق از تطمیع و فریب هم برای کنترل آنان استفاده می نمایند.
کار تبلیغی مؤثری که به همت جداشدگان در آلبانی صورت گرفت مستند شبکه تلویزیونی پر بیننده آلبانی به نام Top Channel بود که تأثیر اجتماعی فوق العاده بالایی داشت. همچنین گزارش پلیس آلبانی که به صورت گسترده رسانه ای شد ماهیت فرقه ای آنها را برای افکار عمومی و مسئولین در آلبانی روشن ساخت. در حال حاضر به جرأت می توان گفت که فرقه رجوی در آلبانی کاملاً به لحاظ سیاسی و اجتماعی و تبلیغی در موضع تدافعی قرار گرفته است.
مریم رجوی برای حفظ نیروها و فریب آن ها ابتدا روی تهاجم موشکی آمریکا به خاک سوریه مانور داد و آن را سرآغاز سرنگونی ایران دانست. اما بعد که گرد و خاک ماجرا خوابید کاملاً سکوت کرد و پیام هایی برای هسته های شورشی خیالی در داخل کشور فرستاد. لازم به ذکر است که این گونه مانورها بیشتر مصرف داخلی دارند و صرفاً برای روحیه دادن به نیروهای روحیه باخته به کار می آیند. اکنون هم موضوع برجام و خروج آمریکا از آن در دستور کار فرقه قرار گرفته است.
از آن طرف برخی سؤالاتی که در داخل تشکیلات پرسیده شده و حتی امثال ابریشمچی هم پاسخی برای آن ها ندارند به صورت زیر است:
۱٫ اگر هدف آمریکا از تهاجم موشکی به خاک سوریه سرنگون کردن بشار اسد است پس چرا کاخ ریاست جمهوری این کشور را بمباران نمی کند؟
۲٫ اگر تظاهرات و اعتراضات در داخل کشور به حمایت از فرقه صورت گرفته است پس چرا حتی یک شعار یا یک تصویر از فرقه شنیده و دیده نشده است؟
۳٫ اگر آمریکا بر سر توافق هسته ای با ایران عهد شکنی کرده و به تعهدی که روسیه و چین و سه عضو اتحادیه اروپا هم پای آن را امضا کرده اند پایبند نمانده، به چه دلیل می تواند حامی مطمئنی برای فرقه باشد؟
در این که اردوگاه تروریستی سوم فرقه رجوی آخرین اردوگاه بوده و این فرقه به پایان راه رسیده است تردیدی وجود ندارد. برای این فرقه به لحاظ سیاسی و اجتماعی هیچ آینده ای متصور نیست. اما آنچه که موجب نگرانی است وضعیت قربانیان اسیر در این فرقه و شرایط خانواده های چشم انتظار آنان است که دل نگران عزیزان خود هستند.
نجات اعضای گرفتار در یک فرقه مخرب کنترل ذهن در یک اردوگاه محصور در یک کشور غریب همراه با نقض سیستماتیک پایه ای ترین حقوق انسانی موضوعی است که توجه و تلاش تمامی فعالان و سازمان های بین المللی و حقوق بشری، خصوصا نجات یافتگان در خارج از کشور را می طلبد.
یادداشت از ابراهیم خدابنده
انتهای پیام