ارگان های دروغ پرداز فرقه رجوی از ادامه سریال مرگ اعضا در آلبانی خبر می دهند.
سکته قلبی به دلیل از بین رفتن جریان خون و وقوع یک ویسکمی شدید درقسمتی از قلب رخ می دهد وعمده ترین دلیل آن بسته شدن رگ های تغذیه قلب است. برای رفع انسداد به غیراز دارو از بالن وجراحی قلب باز وتعویض رگ مسدود شده استفاده می شود .عوامل دیابت ، فشارخون بالا ، کلسترول خون بالا فشارهای عصبی وبالا رفتن سن از عوامل اصلی آن است. اعضایی که سالیان از بهترین ایام عمر وجوانی را دراسارت فرقه رجوی گذرانده اند به خوبی بیاد می آورند که درمناسبات به غایت عقب مانده رجوی چیزی به نام چکاب پزشکی ویا تمرکز روی بیماری های خاص اعضا وجود نداشت.
کادرپزشکی مستقردراشرف عمدتا از پزشکانی که سالیان ازعلم پزشکی روز بی خبربوده ویا دانشجویان علوم پزشکی سال های اول انقلاب تشکیل می شدند. تجهیزات پزشکی عمدتا عقب مانده وفاقد استانداردهای روز بود. در راس گروه پزشکی جلادی بنام دکترفاضل قرارداشت که عمدتا با طرح هرگونه بیماری ویا مشکل با شک وتردید برخورد میکرد واعتقاد داشت که درتشکیلات ما بیمار وبیماری نداریم بلکه مشکل ما تمارض به بیماری از طرف اعضاست. به دلیل عملکرد همین دیدگاه مشخص میشود دراین فرقه چگونه با مقوله سلامتی اعضا برخورد میشد. هیچ بیماری از شرکت درعملیات های نظامی معاف نبود برعکس توسط کادربه اصطلاح پزشکی ودر راس آن دکترفاضل تبلیغ میشد.
خیلی از بیماری ها واز جمله دیسک کمر وآرتروز گردن و زانو با شرکت درعملیات نظامی درمان میشود.
بعد از انقلاب من درآوردی مریم هم بحث انقلاب درمانی دردستور کار قرار گرفت و مسعود رجوی با بیشرمی و وقاحت هرچه تمام تر درنشست های انقلاب ودرمقابل دیدگان هزاران نفراز اعضا گفت بنا به گزارشات کادرپزشکی ما خیلی از بیماری های صعب العلاج ومزمن با نسخه انقلاب مریم شفا پیدا کرده وبه کلی خوب شده است. اصولا بحث رسیدگی های پزشکی وضرورت چکاپ های دوره ای محلی از اعراب نداشتو ما با مقولات پزشکی ، دیابت ، کلسترول ، فشارخون و زمینه های سرطان بعد از خروج از فرقه آشنا شدیم. درطی سالیان اخیربسیاری از اعضا به طورناگهانی وبه دلایل سکته وسرطان درگذشتند.
محمد حمادی یکی از این اعضای بخت برگشته بود. محمد از سال۷۴ و به مدت ۱۷ سال دراسارت فرقه انسان کش رجوی بود وطی این سال ها هیچگونه تماسی با خانواده اش نداشت. تا اینکه سر کردگان فرقه رجوی درسال ۹۱ ودرحالیکه به بیماری صعب العلاج تومورمغزی دچارشده و ماه های آخرعمر خود را می گذراند او را با پیکری نیمه جان تحویل ارتش عراق دادند. مدتی بعد خانواده اش او را درکشور ترکیه تحویل گرفتند وبه ایران آوردند که درنهایت بعد از چند ماه حضور در کنار خانواده درتاریخ ۱/۵/۱۳۹۱ فوت نمود. به گفته محمد وی درسال ۷۹ درعراق به مدت ۵ ماه به خاطرتلاش برای پیوستن به فرقه مرجوی توسط سرویس های اطلاعاتی رژیم صدام دستگیر وتحت شدید ترین شکنجه ها قرار گرفته بود.
وی علیرغم تمامی این تلاش ها درآخرین روزهای عمر که با بیماری دست و پنجه نرم می کرد از طرف مسئولین فرقه درضد انسانی ترین شکل اخراج گردید تا هزینه و انرژی صرف پرداختن به درمان وی نگردد.
آری این عملکرد ضد انسانی فرقه ای است که این روزها برای مرگ افراد در زندان های ایران و یا قربانیان بی گناه کشتی سانچی اشک تمساح می ریزد. رجوی جنایتکار در قبال مرگ یکایک اعضا مسئول اصلی و پاسخ گو است و بدون شک روزی تقاص آن را پس خواهد داد .
یادداشت از علی اکرامی
انتهای پیام / انجمن نجات مرکز خوزستان