از زمانی که خانواده ها برای دیدار عزیزانشان به عراق رفتند ، جیغ های رجوی ها شروع شد.
چهره پوشالی و بزک کرده و البته دروغین رجوی کنار رفت و شروع به فحاشی و توهین به خانواده و اقوام اعضاء نمود ، به طوریکه مجبور شد در تشکیلات هم با برگزاری نشست های طولانی به حل و فصل این موضوع مهم بپردازد.
تاثیرگذاری مراجعه خانواده ها به درب اشرف در بیداری اعضاء فرقه به حدی بود که تقریبا ، تمامی کسانی که امید و نخ وصلی به بیرون فرقه یافتند ، به سرعت و در اولین زمان ممکن ، فرقه را برای همیشه ترک نمودند.
واقعیت این بود که یک طیف از بچه ها که مخالف خط و خطوط فرقه بودند و از رجوی بریده بودند ، یک دستگاه فکری بسته داشتند و به عنوان یک مجسمه بی روح در مناسبات حضور داشته و دارند ، اما اسم خانواده کافی بود تا آن دستگاه را بشکند و دلگرمی حضور و مراجعه خانواده ها ، امید از دست رفته خیلی ها را باز گرداند و جرات ابراز نظر را به آنها داد!
اعتراف سران فرقه به این امر نیز ، از موضع گیریهای علنی چند ساله گذشته آنها به خوبی پیداست ، کما اینکه خانواده ها فراموش نخواهند کرد که سران فرقه چطور مجبور می کردند این بچه ها به خانواده هایشان سنگ زده و با چماق از آنها پذیرائی کنند.
وحشت رجوی به این ملاقات ها به حدی بود که پس از اولین جمع بندی ، به دستور شخص مسعود رجوی ، ابتدا از رفتن اعضای فرقه برای ملاقات ، به هر نحو ممکن جلوگیری به عمل آمد ! سپس به تمامی مراجعه کننده ها و خانواده ها ، جواب رد داده شد.
درب های فرقه به روی تمامی مراجعات عاطفی کلا بسته شد.موج جدیدی از خفقان و سرکوب در مناسبات فرقه آغاز شد و تمامی اعضاء از نشست های مغزشوئی مرتبط باید عبور داده می شدند.
بیشترین ضرر به رجوی و بالاترین صدمات نیروئی به او ، توسط همین خانواده ها ، زده شد ، به طوریکه ، فرقه حتی در عملیات نظامی نیز چنین کمیتی نیروئی را از دست نداده بود.
در نتیجه دولت جدید عراق هم ، هر چه بیشتر پی به ماهیت ضد انسانی سازمان برد و مقدمات اخراج سازمان از عراق شروع شد !
در ادامه اصرارخانواده ها به ملاقات ، دیگر جلوی درب اشرف تا لحظه تخلیه اشرف خالی نماند و در نهایت با همت بلند خانواده ها ، رجوی مجبور به تخلیه اشرف و عقب نشینی استراتژیک از همه شعارهای پوشالی اش شد.
حتی دولت عراق اجازه نداد نفرات فرقه یک خودکار اضافی هم با خود از اشرف خارج سازند و همه اموال تخصیصی از صدام حسین به نفع دولت جدید مصادره گردید.
ضرباتی که خانواده ها در پاسخ به اجازه ملاقات ندادن رجوی ، به او زدند ، به قدری سنگین و محکم بود که تا همین امروز هم رجوی حتی درآلبانی ، حاضر به تن دادن به ملاقات نمی شود و بر ادامه این خط غلط و غیر انسانی ، تاکید دارد و البته بهتر ازهر کس دیگر می داند که خانواده اصلی ترین دشمن موجودیت فرقه رجوی است.
بله ، خانواده ها تنها و یگانه راه سرنگونی فرقه رجوی است و هیچ راه گریزی از این برای رجوی نیست ، چرا که اگر اجازه ملاقات بدهد ، خانواده ها با روشنگری های خود اجازه نخواهند داد که فرزندانشان در فرقه بمانند و اگر هم اجازه ملاقات ندهد این فشارهای بیرونی و افکار عمومی خواهد بود که فرقه رجوی را متلاشی خواهد نمود.
پس این یک بازی دو سر باخت برای رجوی است که در هرتابلوئی ، متحمل شکست اساسی شده وهمه چیز، منجر به نابودی فرقه خواهد شد.امیدوارم با تلاش مسئولین مرتبط ، به زودی راه ملاقات در آلبانی هم باز شود و شاهد پیوستن تعداد بیشتری از اسیران به آغوش گرم خانواده و دنیای آزاد باشیم …
یادداشت از فرید
انتهای پیام / انجمن نجات مرکز آذربایجان شرقی