همچنان که با خبر هستید رجوی و مزدورانش از سالیان سال با فریب دادن افراد و دادن اطلاعات دروغ و همچنین تهدید آنان باعث جلوگیری از تصمیم افراد اسیر در فرقه برای جداشدن و نجات یافتن گردیده اند.
به یک نمونه از هزار نمونه که اخیرا اتفاق افتاده است اشاره ای می کنم:
اطلاع دقیق دارم که سمیه محمدی در همان پادگان اشرف خواهان جدایی و مثل برادرش خواهان پیوستن به خانواده اش بود و پدرش که از این امر مطلع بود مجدانه ترتیبات کار او را دنبال می کرد.
پیوستن سمیه به خانواده برایش کاملا فراهم بود ولی مریم رجوی که خانواده ها را دشمن می بیند در همین رابطه با دغل کاری و دروغ پردازی او را اسیر کرده بود. مریم به او می گفت که اگر برود خسرالدنیا و الآخره میشود، کسانی که رفتند مزدور شدند، معتاد شدند، به فحشا کشیده شدند، گرسنه و آواره و درمانده شدند، و… و به این ترتیب و حتی با تهدید باعث منصرف کردن او می شد و این داستان هنوز هم ادامه دارد.
جدیدا نامه ای از طرف سمیه محمدی نوشته شده و در سایت های فرقه رجوی منعکس گردیده است. کسی نیست که نداند این نامه تماما کپی برداری از بقیه نامه هایی است که به اسم نفرات در ستاد جنگ سیاسی فرقه رجوی نوشته و منتشر میشود. بچه ها شک ندارند که این نوشته به قلم محمدعلی توحیدی (فرید) و مثل مابقی نامه هاست.
باید به رجوی ملعون گور به گور شده که گورش هم معلوم نیست و همچنین به مریم که هنوز سنگ این میت را به سینه می زند گفت، شما که دم از آزادی و دمکراسی می زنید، چرا نمی گذارید افرادی که خواهان جدایی هستند آزادانه انتخاب خودشان را بکنند و به زندگی عادی و نزد خانواده هایشان برگردند؟ این چه آزادی هست که حتی افرادی که عمرشان را برای شما از دست دادند، نمی توانند آزادانه انتخاب خودشان را بکنند و با خانواده شان ارتباط داشته باشند؟ راستی چرا افراد را فریب می دهید که مناسبات را ترک نکنند؟ چرا افراد را مجبور می کنید که در فرقه بمانند؟ چرا افراد را تحت فشار قرار می دهید تا خانواده را دشمن بدانند؟
البته هیچکس چنین فکری ندارد که علیه خانواده خودش نامه بنویسد. این نامه نگاریها با زور و تهدید انجام می شود و همه این را می دانند و رجوی ها رسوای عالم شده اند. چنین کارهایی عجیب نیست و اولین مورد نیست و آخرین هم نخواهد بود. ماهیت مریم رجوی و مزدورانش همین است. مگر کم افرادی بودند که در وضعیت این چنینی قرار داشتند و وقتی از فرقه رهایی پیدا کردند با تهدید و فریب حفظ شدند. در فرقه ای بسته که افراد آن از دنیای بیرون بی خبرند تا می توانند سوء استفاده می کنند و اسیران ذهنی را سرکوب می نمایند.
مگر سمیه محمدی دوست ندارد به دنیای آزاد برگردد؟ مگر زندگی را دوست ندارد؟ مگر پدر و مادر و عواطف آنها در دل و قلبش جاری نیست؟ اصلا اینطور نیست که کسی دوست نداشته باشد رها باشد و زندگی آزاد داشته باشد. این تو مسعود رجوی ملعون هستی که به زور از انسانهای بیگناه با تهدید و ترساندن امضاء می گیری و زیر فشار میبری تا بلکه بتوانی از آنها برای پیشبرد خط قدرت طلبی کودکانه خودت استفاده بکنی.
رجوی ابله! پر واضح است که تشکیلات تو در حال تلاشی هست و طبیعتا نیاز تو به فریب و دروغ هم بیشتر شده است. مگر این اسیران بیگناه چه خطایی کردند که آنها را به بند کشیدی؟ آنها را مختار و آزاد بگذار که هر فرد تصمیم خودش را بگیرد. بعد ببینیم این تشکیلات مستحکمی که میگویی با انقلاب مریم منسجم و سر پا مانده چطور ذوب خواهد شد.
یادداشت از محمد هاشمی
انتهای پیام