• امروز : جمعه - ۳۱ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 19 April - 2024

نامه سر گشاده به خانم شیرین عبادی

  • کد خبر : 3699
  • 06 سپتامبر 2015 - 11:00

نامه سر گشاده به خانم شیرین عبادی

farhangnews_113234-319236-1423216607

با سلام و درود به خانم شیرین عبادی اینجانب میر باقر صداقی عضو با سابقه و قدیمی فرقه مسعود رجوی که نوزده ونیم سال در عراق بوده ام چند روز پیش در سایت آفتابکاران اعتراض فرقه تروریستی رجوی به شما که یکی از امضا کننده گان بیانیه توافق هسته ای بودید را دیدم که چرا به رجال ونمایندگان مجلس آمریکا توصیه کرده ید که آقای اوباما را همراهی کنند حتی این فرقه جایزه صلحی را که شما دریافت کرده اید را بالای سر شما چماق کرده اند که خانم عبادی از خط قرمز مماشات و لابیگیری با رژیم سر مسائل حقوق بشری عبور کرده اند و گویا حمایت ازجناح جنگ طلب دولت آمریکا و عدم توافق اتمی عناصرحقوق بشری در ایران را تضمین و تائید خواهد کرد.

من از آنجائیکه خودم جزو قربانیان نقض حقوق بشر در این فرقه بودم و سالها تحت شکنجه روحی و روانی این فرقه بودم وظیف دیدم از طرف شما به این جانیان خائن و وطن فروش جواب بدهم از اینرو در مقاله ای با تیتیر( من از اندرون جواب میدهم به آقای محمد امیر خیزی) از آرمانها و اهداف بالای شما دفاع کردم و از شما انتظار دارم بعنوان یک وکیل , نویسنده و فعال حقوق بشری تحقیقات مفصلی را در رابطه با نقض حقوق بشر در مناسبات داخلی و تشکیلات فرقه رجوی شروع کنید.

۱۵ سال از بهترین سالهای جوانی من در این فرقه تباه شده است در ۱۵ سالی که در قرارگاههای فرقه رجوی بوده ام تماماَ ممنوع الملاقاتی بودم, نه میتوانستم نامه ای بنویسم, نه میتوانستم تلفن داشته باشم , نه میتوانیستم به کسی زنگ بزنم ,نه میدانستم اینترنت چیست, نه میدانستم فیس بوک چیست مسعود رجوی ما را از دنیای بیرون قطع کرده بود از سال ۶۷ میخواستم از فرقه خارج شوم اما بدلیل ترس از استخبارات عراق (اداره امنیت ) که مسعود رجوی پشتش به آن گرم بود توان درخواست خروج از فرقه تروریستی رجوی را نداشتم مسعود رجوی با تکیه به کلت اهدائی صدام حسین میگفت هرکه از ما نیست بر ماست بریده مزدور باید اول دوسال در زندان خروجی سازمان بماند بعد هم ۸ سال زندانی شود در زندان بدنام ابوغریب بخاطر ورود غیر قانونی به عراق و بعد هم با اسرای جنگ ایران و عراق تعویض شود تا خمینی مال شود و نتواند به خارج رفته و پناهنده سیاسی شود من خودم کسی بودم که آقایان حسین علیزاده و صادق باروتیان را به خروجی و زندان فرقه رجوی بردم این دو نفر بعد از کشیدن زندان در فرقه رجوی با اسرای جنگی عراق با ایران مبادله شدند. این فرقه در هر شبانه روز بیش از ۱۸ ساعت از ما بیگاری کشیده میشد حتی در قبال این همه کار فرقه به ما یک دینار عراقی نمیداد .

من شاهد خود سوزی فرمان (جوان کرد ایرانی ) در داخل مناسبات این فرقه در قرارگاه اشرف بودم . فرمان در مقر ۳۵ از قرارگاه هفتم مجبور شد بخاطر توهین خانم مهری علیقلی خودش را به آتش بکشد و بمیرد . ( خانم مهری در نشست انتقادی دیگ به فرمان گفت که پدرت در کمپ رمادیه شکم شما را با فروختن خواهرانتان سیر میکرد حالا چرا برای ما شاخ شدی ) در اثر فشار روحی بیش از حد فرمان به بیرون سالن غذا خوری رفت نفت عشتاررا روی خودش ریخت داخل سالن برگشت و فندک را روی خودش کشید و بعد از خاموش کردن و فرستادنش به بیمارستانی در بغداد بعد از ۲ روز خبر مرگ او را فرقه گفت . نفرات مقر ۳۵ را مهوش سپهری ( خواهر نسرین ) تهدید کرد تا در مقرهای دیگری صحبتی از این موضوع نکنند و گرنه با خود او طرف حساب هستیم .

خانم عبادی من بعنوان یک عضو جدا شده و منتقد این فرقه حاضر هستم در هردادگاه بین المللی علیه این فرقه شهادت دهم حتی در میان جدا شده گان و اعضای ناراضی و منتقد دوستانی دارم که با صداقت میتوانند در این امر حقوق بشری به شما از شکنجه های جسمی و روحی و مرگهای مشکوک که فرقه علیه آنها و دوستانشان انجام داده اطلاعات مکفی داده و در هر دادگاهی حاضر شده و شهادت دهند.

خانم شیرین عبادی از نظر من نقض حقوق بشرحد و مرزی نمی شناسد چه یک حکومت دیکتاتوری حقوق انسانی را درمورد شهروندانش نقض کند چه یک فرقه. باید توجه داشت فرقه رجوی امروز در حاکمیت و قدرت نیست وقتی در قبال نیروهای خودش اینگونه وحشی و بی رحم است وای به روزی که به قدرت برسد . پس لازم و ضروری است همین امروز مردم را در مورد خصلتهای وحشی و ضد حقوق بشری این فرقه آگاه کنیم .

با تشکر میر باقر صداقی سوئیس

۹/۵/۲۰۱۵

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=3699

نوشته های مشابه

03آوریل
آرزو دارم به آغوش خانواده برگردی
پیام نوروزی فریده پرورش به برادر خود در فرقه رجوی

آرزو دارم به آغوش خانواده برگردی

28مارس
فقط به امید دیدار فرزندم زندگی می‌کنم
مهرویه هاشمی، مادر چشم انتظار یکی از اسیران فرقه رجوی

فقط به امید دیدار فرزندم زندگی می‌کنم