• امروز : شنبه - ۱ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 20 April - 2024
برشی از کتاب «پناهگاه بی‌پناه»؛ خاطرات بازماندگان بمباران پناهگاه پارک شیرین

وقتی مزدوران رجوی گِرای یک پناهگاه را به صدام داده بودند

  • کد خبر : 35392
  • 06 آگوست 2022 - 10:40

مزدوران رجوی گِرای دقیق هواکش یک پناهگاه را به رژیم صدام داده بودند و ورود موشک بعثی آن هم دقیقا از هواکش باعث فاجعه‌ای بزرگ شد.

به گزارش فراق، تنها چند روز به آغاز سال نو مانده بود. بچه ها با خوشحالی و شادی لباس نو می خریدند و سبزه عید می کاشتند. آن‌ها داخل پناهگاه با هم بازی می کردند و فکر می کردند سقف پناهگاه امن ترین جاست. اما ورود موشک بعثی آن هم دقیقا از هواکش پناهگاه باعث فاجعه‌ای بزرگ شد. مزدوران تحت امر رجوی گرای دقیق هواکش را به نیروی دشمن داده بودند. بیست و ششم اسفند سال ۶۶ روزی غمبار برای کرمانشاه بود. در این روز پناهگاه پارک شیرین کرمانشاه مورد اصابت موشک قرار گرفت و بیش از ۳۰۰ نفر در این پناهگاه شهید و زخمی شدند. بیشتر شهدا وزخمی ها را زنان و کودکانی تشکیل می‌دادند که به خاطر در امان ماندن از بمباران‌های رژیم بعث عراق به این مکان پناه می‌بردند. غافل از این که موشک دقیقا ازهواکش پناهگاه وارد و باعث ویرانی و آتش سوزی شد.

مهناز فتاحی پس از سال‌ها دنبال بازماندگان این پناهگاه رفت و سعی کرد روایت بمباران این پناهگاه را از چشم مردم شهر از جمله امدادگران هلال احمر، نیروهای آتش نشانی، بسیجیان، نیروهای انتظامی، پرستاران، خبرنگاران، کسبه، مردم محله، زخمی‌ها و خانواده شهدا و شاهدان ببیند. ماجرای پناهگاه از زبان ۳۳ نفر روایت می‌شود و هرکدام تلاش کرده‌اند که با یادآوری آن حادثه ی تلخ به شرح ماجرا بپردازند.

بسیار قصه‌ها در دل این کتاب هست که در جای خود شنیدنی و گاه باورنکردنی است. در باره این ماجرای بزرگ و این فاجعه تاکنون نه تنها کتابی نوشته نشده است بلکه حتی مقاله یا دست نوشته‌ای نیز دردسترس نیست و کتاب «پناهگاه بی پناه» کتابی مرجع برای نویسندگان و پژوهشگران خواهد بود.

فتاحی سه سال برای نوشتن این کتاب زمان صرف کرده است. کتاب سه بخش دارد بخش اول نگاهی به شرح ماجرا به صورت پژوهشی دارد و در بخش دوم خاطرات بازماندگان بمباران پناهگاه بی پناه می‌آید. در بخش سوم مستندات و تصاویر در معرض دید قرار می گیرد آقای خدادادی یکی از بازماندگان ماجراست که همسر و چهار فرزندش را در پناهگاه از دست می‌دهد و زمانی که با شیشه ی شیر فرزندش به پناهگاه برمی‌گردد می فهمد که همه ی عزیزانش را از دست داده است.

آقای ملک نگاه با یکی از پسرانش بیرون پناهگاه می‌ماند و خانم و فرزند دیگرش به داخل پناهگاه می‌روند و هرگز دیگر به خانه بر نمی‌گردند.

خاطرات بازماندگان بمباران پناهگاه پارک شیرین کرمانشاه در ۳۱۰ صفحه از سوی سوره مهر به چاپ رسیده است.

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=35392

نوشته های مشابه

17آوریل
فاکتِ چشمان ۱۲ تا داشتم / قربان عرب حسرت به دلی با یادآوری خاطرات را نوشته بود
افشای اسنادی از جمع‌بندی نشست‌های غسل هفتگی و عملیات جاری مردان و زنان در فرقه رجوی

فاکتِ چشمان ۱۲ تا داشتم / قربان عرب حسرت به دلی با یادآوری خاطرات را نوشته بود

09آوریل
سپیده‌دمِ سپهبد
گذری بر زندگی شهید صیاد شیرازی

سپیده‌دمِ سپهبد