• امروز : جمعه - ۱۰ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 29 March - 2024

منافقین وفراموشی دین

  • کد خبر : 2251
  • 03 می 2015 - 6:45

منافقین وفراموشی دین

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی رجویسم ،

۱- اصل کردن مبارزه و فراموشی اخلاق و معنویت
سازمان تمامی توجه و معیارهای خود را به مبارز بودن افراد و مبارزه کردن آنان معطوف می داشت و در نتیجه بسیاری از ارزش های اخلاقی و بعد معنوی را به فراموشی می سپرد . به همین دلیل به تدریج فساد و قدرت طلبی در میان افراد و سازمان شکل گرفت و توسعه یافت . به طوری که انجام فرایض و رعایت موازین اخلاقی اهمیت خود را از دست داد .
۲- بی توجهی به مبانی اعتقادی و رعایت احکام شرعی
برای ارائه چهره ای روشنفکرانه و خوشایند دیگران خصوصاً مارکسیست ها ، بسیاری از مبانی اعتقادی از جمله اعتقاد به وجود و ظهور امام زمان (عج) و یا رعایت احکام شرعی مانند مرجعیت و تقلید و یا توجه به مسائلی نظیر طهارت و غیره ، مورد بی اعتنایی سازمان قرار می گرفت به طوری که اینگونه مقولات را غیر انقلابی و غیر مفید می دانستند !
۳- شکست جنگ مسلحانه شهری
واقعیت این است که جنگ مسلحانه شهری نتوانست توده های مردم را متوجه خود کند و در نتیجه سازمان پی در پی ضربات زیادی خورد . بسیج مردم و متشکل کردن آنان نیاز به شعارها و حرکت هایی متناسب با واقعیت های جامعه ایران داشت که جنگ مسلحانه نمی توانست چنین هدف را تحقق بخشد .
۴- ترجیح مارکسیست ها بر مسلمانان
از نظر سازمان مسئله وحدت نیروها به اندازه ای اهمیت داشت که پیوند و وحدت با مارکسیست ها را به صورت اصل اساسی در مبارزه با رژیم قرار داد به طوری که مخالفین، وحدت با مارکسیست ها را مرتجع می دانست . تحریم کتاب های ضد مارکسیستی و دفاع از اصول ماتریالیسم دیالکتیک نمونه هایی از این تفکر و خط مشی بود .
۵- کتمان حقایق و دادن اخبار جعلی
در موارد زیادی (مانند انحراف سازمان ، سابقه سوء بعضی افراد) سازمان حقایق را کتمان می کرد . اخباری برای حفظ موقعیت و تبلیغ قدرت سازمان جعل و به شکل گمراه کننده ای منتشر می شد . به طوری که پس از کشف واقعیت ها موجب یأس و سرخوردگی عده زیادی از مبارزین می گردید . نظیر داستان حمایت حضرت امام (ره) از سازمان و ملاقات حسین روحانی در نجف که در سال ۵۲ پخش شد که اصلاً واقعیت نداشت .
۶-توجیه خلاف ها و اشتباهات
سازمان تلاش گسترده ای در اقناع افراد به هر قیمتی داشت ، برای جذب افراد و حفظ آنان هرگونه خلاف و اشتباهی را به شکلی توجیه می کرد . به همین دلیل تحلیل های ضد و نقیض و توجیهات غیر واقعی امری عادی در میان اعضای سازمان شده بود . نظیر جریان قتل شریف واقفی ، مرتد شدن تعدادی از اعضا در زندان های مشهد و شیراز ، ارائه تحلیل های غلط از جریان انقلاب و …
۷- بی توجهی به واقعیت ها
سازمان برای اثبات حقانیت مواضع خود و رد مواضع دیگران بسیاری از واقعیت ها را نادیده می گرفت . بی توجهی به خیانت های مارکسیست ها و شوروی در طول تاریخ مبارزات و وجود افراد ناصالح و همچنین بی توجهی به نفوذ و موقعیت روحانیون در جامعه ایران نمونه هایی از اینگونه برخوردها و نظریات بود .
۸- بت کردن مؤسسین سازمان
اغراق و مبالغه در مورد مؤسسین و بعضی از اعضای سازمان به حدی بود که به تدریج این تصور را در افراد به وجود می آوردند که آنان انسان هایی استثنایی و بدون اشتباه هستند ! نقل شرح زندگی آنان به شکلی که آنان را در ردیف قهرمانان بزرگ تاریخ قلمداد می کردند . شرح و تفسیر نظریات و فعالیت های آنان به شکلی خاص و ترجیح آنان بر دیگران گوشه ای از اقدامات سازمان بود .
” تدوین ایدئولوژی علمی اسلام توسط رهبران سازمان کاری بی نظیر در طول تاریخ اسلام بوده است ” ، این نمونه ای از جملاتی است که مرتباً تکرار می شد و متأسفانه بعضی افراد هم بدون توجه به واقعیت آن را تکرار می کردند .
۹-ارائه تفسیرهای خودسرانه از قرآن
آیات و روایات خصوصاً عباراتی از نهج البلاغه را مطابق نظر و میل خود تفسیر و تعبیر می کردند . به طوری که برای توجیه هر یک از کارهای خود آیه و یا روایتی را در توجیه آن نقل و تحلیل می کردند .
توجیه تفسیرهای مادی و به قول خودشان علمی از قرآن و روایات ، روش متداولی بود که در سازمان جریان داشت . افرادی که بعضاً قادر به قرائت متن عربی نبودند ، قرآن را تفسیر و مطالب مورد نظر را به آن نسبت می دادند . برداشت های غلط و تفسیر به رأی امر رایجی در میان اعضا بود .
۱۰- طرفداری از گروه های ملی گرا
سازمان در حالی که شیوه های مبارزاتی و تفکرات گروه های ملی گرا را مردود می دانست ، اما از آنان برای مقابله با جریان اسلامی و پیروان امام (ره) حمایت می کرد . فداییان اسلام ، آیت الله کاشانی و مبارزات نهضت اسلامی را بی ثمر و غیر علمی می دانستند .
۱۱- خود محوری و تحقیر دیگران
برخوردهای متکبرانه ، نادیده گرفتن زحمات و مبارزات دیگران ، برخوردهایی از موضع بالا ، روش جاری و متداول اعضای سازمان بود . علت اینگونه برخوردها را در موفقیت های سازمان و برتری آن بر دیگر گروه ها می دانستند !
۱۲- بی توجهی به شخصیت و حیثیت افراد
ترور شخصیت مخالفین و برچسب زدن و اهانت و تهمت زدن را سازمان برای تثبیت موقعیت خود به اعضا و هواداران آموزش می داد . به طوری که بعضی افراد از ترس انزوا و متهم شدن یا جذب سازمان شوند و یا در مقابل آن سکوت کنند .
آثار و پیامدهای هر یک از موارد فوق در عملکرد سازمان قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به مقدار زیادی دیده شده است .
مبارزین مسلمان داخل زندان
در اواسط سال ۵۴ مبارزین مسلمان داخل زندان به سه گروه عمده تقسیم شدند که تا سال ۵۷ با توجه به فراز و نشیب ها ، ترکیب و کمیت آنها تغییر می کرد .
۱) اعضا و هواداران سازمان به رهبری رجوی در اوین ، محمود عطایی در زندان قصر و مهدی ابریشمچی در زندان مشهد .
این گروه تلاش فوق العاده ای برای جلوگیری از تضعیف و بی اعتباری سازمان نمود و در این راه از هیچگونه اقدامی مضایقه نکرد . از این زمان مارک ها و برچسب های جدیدی برای مخالفین سازمان تحت عناوین ” راست فرصت طلب ، راست ارتجاعی ، قشریون راست و … ” ساخته شد . برخوردها بسیار عصبی و خشن شد و حداکثر سعی و تلاش برای جذب و حفظ پیروان و اعضا صورت دادند .
مارکسیست ها با توجه به وضعیت جدید ، نزدیکی بیشتری با این گروه پیدا کردند . زیرا در واقع هر دو طرف برای تحکیم و تقویت موقعیت خود در مقابل جریان رو به رشد اسلام اصیل احساس خطر می کردند و برای مقابله با آن بیش از پیش به حمایت یکدیگر احساس نیاز می کردند .
۲) گروه میثمی
مهندس لطف الله میثمی از اعضای سابق نهضت آزادی و عضو سازمان مجاهدین خلق بود . در سال ۱۳۵۰ دستگیر و به دو سال زندان محکوم شد و پس از مرخص از زندان مجدداً ارتباط خود را با سازما برقرار و فعالیتش را شروع کرد .
او در سال ۱۳۵۴ در حالی که مشغول ساختن مواد منفجره و بمب در یکی از خانه های تیمی بود ، به دلیل انفجار به شدت مجروح شد و در نتیجه چشم ها و یک دستش را از دست داد . میثمی دارای افکار و نظریات خاص بود و به دلیل سوابق و نظریاتش داعیه رهبری سازمان را داشت که مورد قبول مرکزیت قرار نگرفت .
او در سال ۱۳۵۴ مجدداً دستگیر و به حبس ابد محکوم شد ، وی با استفاده از سوابق ، طرح مطالب خاص و با بهره گیری از روش های جذب در سازمان تعدادی از افراد را در زندان عضوگیری کرد و گروه مستقلی را تشکیل داد .
در واقع افکار ، نظریات و مواضع میثمی تفاوت چندانی با سازمان نداشت ، او در صدد بود ضمن حفظ استقلال گروه با نزدیکی به سازمان در رهبری آن سهیم شود . میثمی توانست گروه خود را بعد از انقلاب نیز حفظ کند و سعی کرد به گونه ای وانمود کند که در واقع ادامه دهنده خط فکری رهبران اولیه سازمان است و باند رجوی منحرف شده و از طرف دیگر برای جلوگیری از متهم شدن از سوی سازمان ، با حزب الله و خط امام نیز سازشی نشان نداد .
در زندان و بعد از آن ، میثمی با احتیاط سعی در نزدیکی با مخالفین داشت و پس از آن که به کلی از سازمان ناامید شد ارتباطات خود را با جریان مخالف بیشتر کرد .

خاطرات جواد منصوری

mosalmani Rajavi

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=2251