• امروز : شنبه - ۱ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 20 April - 2024

پدر و مادر سمیه محمدی، خطاب به مصاحبه کنندگان فرمایشی با دختر خود: سپاسگزاریم که دخترمان را نشان دادید و ما گریه کردیم / فرقه رجوی فشار روانی «گشتاپویی» به «سمیه» وارد کرده است / دیدار با «نامک کپلیک» آری ولی با پدر و مادر نه؟ / مگر در پشت در اشرف با بلندگو فرزند را صدا زدن همکاری با حکومت ایران است؟

  • کد خبر : 16722
  • 20 آگوست 2018 - 13:15

پدر و مادر سمیه محمدی، خطاب به مصاحبه کنندگان فرمایشی با دخترشان نامه نوشتند.

به گزارش فراق به نقل از پیوند رهایی متن نامه مصطفی محمدی و محبوبه حمزه خطاب به مصاحبه کننده با دخترشان به شرح زیر است:

آقای ز. نامیک کوپلیکو

اول از همه، ما می خواهیم از شما سپاسگزاری کنیم برای نشان دادن ویدیوی دختر ما، ما آن را دیدیم. ما گریه می کردیم وقتی که دخترمان را دیدیم.

همانطور که در رسانه ها بیان می کنیم، می دانستیم که چندین روز منافقین این مصاحبه را آماده کرده اند. دوستان سمیه در داخل اردوگاه و دیگرانی که جهاد را رها کرده اند و آزاد هستند، به ما گفتند که فرقه فشار روانی گشتاپو وار بر دختر ما وارد می کنند. ما بسیار خوشحال هستیم که دختر ما در برابر فشار فرقه تا کنون مقاومت کرده و تن به بسیاری از خواستهای آنها نداده است، و در حال حاضر در نهایت بستری و فضایی در رسانه های آلبانی ایجاد شده مبنی بر اینکه به پدر و مادر سمیه باید اجازه داده شود که فرزندانشان را ملاقات کنند، اما دیدار شما آقای نامیک کوپلیکو، کمونیست و سوسیالیست سابق که در حال حاضر به خدمت مجاهدین در آمده اید یک کار بسیار زشت و غیر اخلاقی و مغایر با اصول حقوق بشر می باشد.

تمام افرادی که نامه های ما را خوانده اند و این ویدئوی دختر ما را دیده اند، گفته اند: دیدار با نامک کپلیک آری ولی با پدر و مادر نه؟ این خیلی بد است که به پدر و مادرش کسی نه بگوید. معلوم است که آنها او را مغزشویی کرده اند. به این افراد می گوییم: در مورد دختر ما از روی این حرفها قضاوت نکنید! او گروگان است و اظهارات او به عنوان یک نتیجه از تروریسم روانی و فیزیکی است.

آقای ز. نامیک کوپلیکو

شما خودتان یک پدر هستید و شما می دانید که چگونه آنها با افراد رفتار می کنند. اگر دختر و فرزند خود شما یعنی کلاریس کپلیک، گروگان گرفته شود توسط یک گروه جهادی خشونتگر، آیا شما می پذیرید که خبرنگاری برود با او در زندانش مصاحبه کند؟! آنها می گویند ما خواهان جهاد در ایران هستیم و ما نمی خواهیم در آزادی و دموکراسی یک کشور غربی مانند کانادا زندگی کنیم.

شما به قدر کافی قوی هستید تا موافقت کنید چنین مصاحبه ای انجام دهید؟

آگر به اندازۀ همه جهان طلا به یک انسان شریف پرداخت کنند حاضر نمی شود با کسی که توسط یک سازمان جهادی شستشوی مغزی شده مصاحبه کند. از این رو آقای کوپلیکو ما شما را نفرین می کنیم. شما ممکن است جرأت انجام چنین کاری را داشته باشید. ما می دانیم که در زمان کمونیسم حزب کارگر این کار را هر روز انجام می دادید. پسران و دختران حزب شما والدین خود را سرزنش کردند و آنها را دشمنان خودشان پنداشتند.

به این ترتیب، تاریخ خود را تکرار می کند، و سازمان تروریستی پیشین، شما را به آنچه چهار دهه قبل انجام دادید تشویق می کرد.

آقای Z.Kopliku

در مصاحبه ای که شما با دختر ما انجام داده اید، او می گوید شنیده که پدرش با ایران همکاری می کند. من در آلبانی هستم چگونه در اینجا و برای چه با ایران همکاری می کنم؟ مگر تلاش ما جز برای دیدن دخترمان است؟ مگر کار دیگری می کنیم؟ مگر در پشت در اشرف با بلندگو فرزند را صدا زدن همکاری با ایران است؟ در این مصاحبه که در اردوگاه جهادی اشرف صورت گرفته به چشمان دختر ما و به صدایش دقت کنید لرزش صدا با ترس و نگاهی که به شما می کند و سه فرمانده مجاهدین که دوربین را احاطه کرده اند، دروغین و صحنه سازی بودن این مصاحبه را نشان می دهد.

اینجا چند حقیقت برملا می شود:

حقیقت شماره یک این است که دختر ما اعترافی را که گشتاپوی مجاهدین به او دیکته کرده حفظ کرده است. حقیقت دوم این است که در آن سالن، شما و سه نفر از فرقه جهادی با یک دختر خجالتی در یک اردوگاه شبه نظامی مصاحبه می کنند.

حقیقت سوم این است که ما به عنوان یک خانواده، حامی مجاهدین خلق بودیم، اما ما این سازمان را پس از پی بردن به ماهیت تروریستی آن و زمانی که ایالات متحده، اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد و غیره اعلام کردند که این سازمان تروریستی است رها کردیم. من به عراق برای دیدار با دخترم رفتم و این برای من هیچ شرم آور و هیچ جرمی نیست. من بعد از ۱۷ سال به آنجا رفتم و خانواده و دوستانم را دیدم و من شرمسار نیستم. من با بلندگو در اردوگاه مجاهدین رفتم تا دخترم را صدا بزنم و من این کار را متوقف نخواهم کرد. فیلم های من که در آنها من به دنبال یافتن دخترم هستم در سراسر اینترنت هست. من این کار را ترک نخواهم کرد، تا زمانی که پیرزنی به نام مریم رجوی و گشتاپوی مجاهدین دست از سر دختر من بردارند.

بله شما آقای کپلیکو

اگر مجاهدین خلق و مریم رجوی دختر شما کلاریس و همسر شما آلن را ربودند چه کار می کنید؟ آیا هر دری را نمی زنید تا دختر و همسرتان را آزاد کنید؟ آیا تا به حال دخترت را آزاد نکردی؟ اگر مسعود رجوی Clarice را به برده جنسی تبدیل کند، چه کاری انجام می دهی؟ اگر جنبش مجاهدین اجازه دهد دختر شما فقط یک بار در هفته از اردوگاه «مانزا» بیرون برود تا به پزشک مراجعه کند، همانطور که سمیه می گوید، شما چه کار می کنید؟ آیا کلاریس یا آلمای خودت را قبول می کنی تا در اردوگاه مجاهدین در تمام طول هفته باقی بمانند، آیا آلما و Clarice یک روز هم تحمل می کنند که مانند سمیه در لباس نظامی باشند؟

در مورد اتهامات دختر ما که گفت «من شنیدم که» ما برای دولت ایران کار می کنیم، این دروغی است که فرقه در حضور شما به او دیکته کرده اند. او عمدا می گوید که من شنیدمتا به نحوی برساند که این دروغ به او دیکته شده و خودش به آن اعتقادی ندارد. ما سیتیزن کانادا هستیم و در کانادا به عنوان یک شهروند عادی کار و زندگی داریم و به دولت کانادا مالیات می دهیم چگونه ممکن است جاسوس ایران باشیم ولی دولت کانادا اطلاع نداشته باشد؟ این دروغ مجاهدین و شما می باشد که آن را پخش می کنید و به دولت کانادا هم دارید اهانت می کنید.

آقای ز. کوپلیکو

از آنجا که شما به اردوگاه فرقه دسترسی دارید ولی ما اجازه نمی داریم به عنوان پدر و مادر سمیه به آنجا برویم ما از شما می خواهیم که به ما احترام بگذارید:

لطفا دخترمان را به خارج از اردوگاه فرقه برای دیدار با پدر و مادرش ببرید یا اجازه دهید ما با دخترمان بدون حضور مأموران گشتاپوی مجاهدین gestapo moxhahedin در یک کافه در تیرانا یا دورس دیدار و صحبت بکنیم.

دختر ما سمیه، بر خلاف دیگر فرزندان ما، میرا، مرتضی و محمد که در کانادا زندگی می کنند در کانادا نیست. او گروگان فرقه تروریستی سابق شما، مجاهدین است. دختر ما ۲۱ سال است که به تلفن های شخصی، اینترنت، رسانه ها و تلویزیون دسترسی ندارد. آیا او دوست ندارد یک خانواده مانند دختر و پسر شما داشته باشد؟.

آقای کپلیک. دختر ما هیچ دارایی ندارد، او لباس های زیبا ندارد، او هیچ آزادی برای رفتن جهت میل یک قهوه با یک دوست خود ندارد، او باید همیشه همراهش ۲ فرمانده از فرماندهان مسعود رجوی باشند. دختر ما برده است آقای Koplik، در حالی که دختر شما Klarita آزاد است.

این تحت فشار روانی و فیزیکی از فرمان مکسهدین است، درست مثل دختران و پسران آلبانیایی که به داعش در سوریه و عراق پیوسته اند و مردم را منفجر و کشتن می دهند. دختر ما، فقط پسران و دختران برای رفتن و کشتن مردم در سوریه و عراق به ابوبکر البغدادی به عنوان آلبانیایی، است شستشوی مغزی و افراطی به عنوان گوشت دم توپ اردوگاه فرقه، یک روز، هنگامی که شما دستورات را برگزار مریم رجویا پاریس، تفنگ را می گیرد و به ایران می پیوندد.

آقای Z.Kopliku

لطفا یک لحظه کلاه خودتان را قاضی کنید و فکر کنید اگر در آن محل یعنی در اردوگاه جهادگران اشرف که شما با سمیۀ ما صحبت کردید اگر به همسر شما Alma در آنجا حمله می کردند شما چه می کردید؟

آقای Z.Kopliku

از آنجا که شما مورد اعتماد فرقه در آلبانی هستید و آنها به شما پول پرداخت می کنند، شما را به خدا قسم می دهیم (اگر چه شما به خدا ایمان ندارید)، از آنها بخواهید که اجازه دهند ما فقط یک روز با دخترمان سمیه بدون حضور فرماندهان فرقه ملاقات کنیم.

ما دخترمان را آقای کپلیک، ۱۵ سال است که ندیده ایم، تصور کنید که آیا شما می توانید دختر خودتان کلاریس و همسرتان آلما را برای مدتی بسیار بسیار کمتر از این نبینید؟

آیا شما می توانید ۱۵ سال بدون دیدن Clarice و Alma زندگی کنید؟ آیا مریم رجوی با فرزند خود در اردوگاه اشرف تماس ندارد؟ آیا وقتی از فرانسه به آنجا می رود با دخترش دیدار نمی کند؟ آیا اگر مریم رجوی به دختر شما بگوید که پدر و مادرت دشمن تو هستند و تو باید به آنها حمله کنی؟ شما به او چه می گویید؟ اگر Clarice دختر شما در لباس نظامی جلوی دوربین ظاهر شد، چه کار می کنید؟ اگر او بگوید که من نمی خواهم با پدر و مادرم Namik و Alma ملاقات کنم، و من می خواهم جهاد را در ایران انجام دهم، شما چه کار می کنید؟

ببخشید فقط برای مثال می گویم. خانواده، امر مقدس شماست

بگذارید ما از افراط گرایی خشونت آمیز و اردوگاه نظامی فرقه خلاص شویم. اجازه دهید ما برای دیدار با دخترمان خارج از اردوگاه جهادی و برای متقاعد ساختن او به رفتن به کانادا، محل آزادی و دموکراسی موفق شویم. اجازه دهید ما دخترمان را نزد یک روانشناس و پزشک روانکاو برای بررسی وضعیت روحی او ببریم. چرا فرقه ما را تهدید کرده اند و دختر ما را دچار افراط گرایی کرده اند؟.

دختر ما وطنش ایران را نمی شناسد شما حتی ارتباطی با ایران، دموکراسی، آمریکا و غیره ندارید! این نمی تواند دموکراسی را در ایران به ارمغان بیاورد و همچنین شما نمی توانید دموکراسی و مبارزه با فساد را در آلبانی ایجاد کنید.

آقای کپلیک! بیانیه های دروغین به اسم دختر ما که شما آنها را در سایت خود منتشر می کنید و در آنها ادعا می شود که او برای جنگ به خاطر دموکراسی در ایران در تشکیلات فرقه مانده است، بیانیه های دون کیشوتی هستند و شما این را می دانید. فرقه رجوی یک سازمان فاشیستی و توتالیتر است که توسط یک خانواده جنایتکار اداره می شود که انتخابات دموکراتیک در آن سازمان را قبول نمی کند. این سازمان دست به آدم ربایی کودکان و گروگان گیری زده تا آنها را به جنگ و جهاد ببرد و به چیزی جز جنگ و جهاد و کشتن و کشته شدن نمی اندیشد. این آخرین سازمان در جهان است که می تواند برای دموکراسی شکوفا شود.

آقای Z.Kopliku

بیایید لحظه ای فرقه را فراموش کنیم. ما فقط یک درخواست از شما داریم: شما با دختر ما ملاقات کردید! پس به پدر و مادر او که شب و روز برای دختر خودشان گریه می کنند کمک کنید تا آنها هم با او ملاقات کنند و الا شما با این دیدارتان بدون حضور این پدر و مادر در این جرم آدمربایی و گروگانگیری مجاهدین شریک هستید، چرا لعنت و نفرین خدا و مادر او را که ۲۱ سال از دوری دخترش رنج می برد به خود می خرید؟ اگر شما در این جرم مجاهدین شریک می شوید بر زنده و مردۀ شما لعنت ابدی می شود. مصاحبۀ شما و آلما در اردوگاه منافقین با دخترمان سمیه موجب شد مادر سمیه تا نیمه های شب گریه و فریاد کند.

شما یک گناه بزرگ را مرتکب شده اید آقای Kopliku هنگامی که شما با دختر ما در اردوگاه اشرف مجاهدین مصاحبه کردید. شما با این کارتان تبدیل به یک جفت غارتگران و قاتلان شده اید! شما مانند آن دسته از سیاستمداران آلبانیایی هستید که در سال ۱۹۹۷ به بخشی از آدم ربایان و قاتلان آلبانیایی تبدیل شد که مردم را ترور کرد.

آقای ز. نامیک کوپلیکو

لطفا دختر ما را از فرقه خشونت گرا نجات دهید، لطفا! به ما کمک کنید تا دختر ما را از افراط گرایی خشونت آمیز و جهاد مجاهدین نجات دهیم. کمک کنید که دختر ما نیز مانند دختر شما زندگی کند، اگر دختر شما کلاریس مانند دختر من بود آیا خواستار آزادی او نمی شدید؟ آیا می گذاشتید اینطوری زندگی کند که همیشه در لباس نظامی حتی در حضور شما و در یک مصاحبۀ بیرونی باشد؟ آیا می گذاشتید با شما و با جهان بیرون ارتباط نداشته باشد؟!

اگر شما ذره ای از انسانیت دارید بگویید اجازه دهند دختر ما از اردوگاه نظامی بیرون بیاید، و در این راستا به ما کمک کنید. مجاهدین خلق و مریم رجوی می توانند جهاد را به همان اندازه که می خواهند و با آنها می خواهند، انجام دهند فقط بگذارد دخترمان ما را ببیند و بعد هم آزادانه ما را ترک کند. ما دیگر با سازمان ترسناک خود مقابله نخواهیم کرد پیشنهاد ما به سازمان مجاهدین خلق این است که بگذار ما فرزندمان را ببینیم اگر شما یک روح بشری داشته باشید! لطفا به ما کمک کنید.

شما به جای اینکه با دخترمان صحبت کنید بروید با مریم رجوی و سران مجاهدین خلق صحبت کنید تا دختر ما آزاد شود.

مصطفی محمدی و محبوبه حمزه پدر و مادر سمیه محمدی

انتهای پیام

 

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=16722

نوشته های مشابه

03آوریل
آرزو دارم به آغوش خانواده برگردی
پیام نوروزی فریده پرورش به برادر خود در فرقه رجوی

آرزو دارم به آغوش خانواده برگردی

28مارس
فقط به امید دیدار فرزندم زندگی می‌کنم
مهرویه هاشمی، مادر چشم انتظار یکی از اسیران فرقه رجوی

فقط به امید دیدار فرزندم زندگی می‌کنم