• امروز : سه شنبه - ۴ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Tuesday - 23 April - 2024

لاف پنجاه سالگی؛ در پی هویت نداشته

  • کد خبر : 3882
  • 26 سپتامبر 2015 - 9:21

لاف پنجاه سالگی؛ در پی هویت نداشته

آخرین حلقه از سلسله لافزنی‌ها و آخرین سناریو از کمدی‌پردازی‌های منافقین در روزهای اخیر تبریک به مناسبت پنجاه‌سالگی گروهکشان است و این نشان می‌دهد که فقر هویت در میان آنها چه‌ها می‌کند. سیل قال و مقال برای این‌ ادعا باز هم مانند همیشه برای پنهان کردن یک حقیقت فاش است. حقیقتی که می‌گوید گروهی به نام مجاهدین‌خلق ده‌ها سال است که منقرض شده است.

خیمه زدن در زمین امپریالیسم پس از فرار از اردوگاه کمونیسم، رنگ عوض کردن‌های هر روزه، تغییر جبهه دادن هر چند صباحی و نمونه‌هایی از این دست همه خبر از بحران هویت در این جماعت دارد. امری که همیشه و بالاخص امروزه مهم‌ترین مساله برای گروهک منافقین بوده و هست. چنگ انداختن به تاریخچه گروهی که سال‌هاست منقرض شده و دیگر حرف و حدیثی از آن در میدان نیست بر این امر صحه می‌گذارد.

گروهی که در نیمه نخست دهه چهل شمسی با ردای یک مبارز مسلمان سر از اردوگاه چپ در آورد هیچ تناسبی با آن‌چه مدعی است ادامه‌دهنده راه آنست ندارد. این گروه تا قبل از انقلاب دوبار تارومار و یک بار هم در کوره ایدوئولوژی مارکسیست‌ها استحاله شد. مرکزیت باقی‌مانده به جان اعضای مسلمان‌مانده افتادند. رجوی که ادعا می‌کرد با رویه بیرون زندان مخالف است هم در زندان و هم در خارج آن نشان داد که او هم با اهدافی که در دهه چهل تدوین شد فاصله بسیار زیادی دارد.

این گروه قبل از انقلاب خود به این نتیجه رسیده بود که به علت بی‌کفایتی در مبارزه باید فعالیت‌هایش را تعلیق و آن را تحت عنوان تز رکود اعلام کند؛ تعلیقی که مشخصاً با انحلال تفاوت چندانی نداشت و این همان زمانی بود که گروه‌های مبارز اصلی در اوج فعالیت‌های خود قرار داشتند.

بیلان عملکرد این گروهک تا قبل از دستگیری‌های سران و خیانت گسترده دستگیرشده‌هایش به هم‌قطاران خود در سال ۱۳۵۴ هم جز ترورهایی بود که هیچ‌کدام به تأیید مراجع و علمای دین در نیامد. پس از انقلاب گرچه بازمانده‌های استحاله‌شده به نام گروهک سابق پای به میدان گذاشتند؛ ولی آن‌چه اهمیت دارد آنست که این گروه دیگر گروه سابق نبود. البته این نه به آن معناست که این گروهک در طول تاریخ خود خط سیری را از مثبت به منفی و یا سفید به سیاه سیر کرده است بلکه مقصود تغییرات عمده‌ای است که موجب استحاله ساختار و اساس این گروهک شده است. مؤید این مسأله خروج و قطع ارتباط اعضایی است که این تغییر بزرگ را در ساختار مجموعه مشاهده کرده بودند.

گروهک جدیدی که خود را جای گروه قبلی جا می‌زد چنان در جبهه تغییر دادن و رنگ‌به‌رنگ‌شدن استاد شده بود که مواضع هر ماهش با ماه قبل نه متفاوت که متضاد بود. تا جایی که به حق به منافقین نام گرفتند. حال با این همه تغییر در مسیر حرکت و تحول در ساختار آیا باز هم می‌توان این گروه را به آنچه پیش از انقلاب بود نسبت داد.

تلاش منافقین برای انتساب خود به گروهکی منحله و منقرض‌شده پرده از دغدغه اصلی این گروه برمی‌دارد و آن بحران هویت است. این گروه سخت در پی ایجاد تاریخی برای خود بوده و به‌شدت به دنبال آنست که در معادلات بین‌المللی و منطقه‌ای نقش ناچیزی داشته باشد. اوج نفاق و دورویی و نبود انطباق با هیچ‌کدام از اهداف و کارکردهای مندرج در منشور گروه اول موجب جدایی بسیاری از هم‌پالگی‌های قدیمی ایشان شده است؛ لذا سیاست منافقین در ضمیمه‌کردن خود به آنچه پنجاه سال پیش ظاهر شد و تقریباً ده‌سال بعد از میان رفت تنها می‌تواند فکاهی جدید دیگری از سوی ایشان باشد.

 به گزارش پایگاه اطلاع رسانی رجویسم
لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=3882

نوشته های مشابه